هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

شش مشکل فرهنگی کشور به همراه استراتژی مقابله با آنها


شش مشکل فرهنگی کشور

1: عدم وجود یک ایده مناسب و کارآمد برای حل معضل اصلی فرهنگ کشور( چالش بین بخش سنتی فرهنگ ایران و بخش جدید آن )

راه حل: ایجاد کرسی های نظریه پردازی و ایده سازی در نهادهای علمی و فرهنگی و فراهم کردن فضای مناسب برای طرح ایمن ایده ها و نظریات به نظام مدیریت فرهنگی کشور با پرهیز از رسانه ای کردن نظرات. 

2: تجلی مشکل فوق در ساحت هویتی ایرانیان و بروز وضعیت ریزومی در ساختار هویتی ایشان.

راه حل: تأکید بر هویت اصیل اسلامی که مبنای آن طبق نظر استاد شهید مطهری(ره) بر حق پژوهی است و این آیه حکایت از آن دارد« فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه ».

نهادهای فرهنگی باید بیشتر بر ترویج پژوهش دینی و فراهم کردن زیرساختهای لازم برای تحقق این برنامه تأکید کنند تا بر آموزش( در این خصوص طرحی نیز برای اجرا در دانشگاه ها تهیه شده است).

3: عدم استفاده کافی از مشارکت مردمی در برنامه های فرهنگی و بروز فاصله بین فرهنگ رسمی و عمومی.

راه حل: کاهش تصدی گری بخش دولتی در موضوع فرهنگ و واسپاری فرهنگ و امور آن به مردم در کلیه شئون و ایفای نقش هدایت، حمایت و نظارت از سوی دولت بر بخش فرهنگ.

4: عدم توجه به ضرورت پیوست فرهنگی در ساحت مدیریت کلان کشور و اتخاذ تصمیمات مدیریتی فارغ از توجه به تأثیرشان بر فرهنگ.

راه حل: ضرورت پیگیری موضوع پیوست فرهنگی با این رویکرد که هر وزارتخانه یا نهاد باید پیوست فرهنگی کلیه طرح های خود را تعریف و به تصویب برساند. هر طرح اقتصادی، اجتماعی، عمرانی، نظامی و... باید با نظر تخصصی کارشناسان فرهنگی تهیه و تنظیم شود و به طور جدی به تبعات فرهنگی ـ اجتماعی طرح ها توجه شود و بدون تأیید نهادهای نظارت فرهنگی هیچ طرحی حق تصویب و اجرا نباید داشته باشد. همانگونه که سازمان هایی نظیر میراث فرهنگی و حفاظت محیط زیست این حق برایشان تعریف شده است که بر اجرای پروژه های صنعتی، کشاورزی، نظامی و... کشور نظارت کنند نظیر همین وضعیت، بلکه شدیدتر از آن باید در ساحت فرهنگ رعایت شود.   

5: خروج فرهنگ از زیر سایه سیاست و اقتصاد.

6: فراهم نبودن لوازم تشکیل جامعه دینی

برای آن که جامعه دینی داشته باشیم باید به ساختار جامعی اندیشه کرد که در آن اقتصاد، سیاست و سایر ارکان فرهنگی ـ اجتماعی ساختاری به واقع دینی داشته باشند. پندار این نکته که مثلا با یک اقتصاد سرمایه داری یا سوسیالیستی می توان جامعه ای دینی تشکیل داد پنداری غلط است.

راه حل: تولید ساختارهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مبتنی بر دین، چنانچه این ساختارها امکان ایجاد ندارد اندیشه تشکیل جامعه دینی را باید از سر بدر کرد.

یک سخن حکیمانه از تائو(لازمه رهبری کردن)

شیوه های مختلف مدیریتی در جهان وجود دارد و امروزه بر رهبری بجای مدیریت تأکید شده است . 

رهبر کسی است که غالبا بر دلها حکم می راند تا مجموعه های انسانی.  

چنین مدیریتی مستلزم ویژگی های کم نظیری است. تائو آن را این گونه بیان می کند:     « فرزانه با رها کردن میل به تسلط رهبری می کند»(ص81).

تطبیق آموزه های اسلام و تائو قسمت سی و سوم( فرزانه چیزی را از آن خود نمی داند )

طبق آموزه های دین مقدس اسلام مالک همه چیز خداست و آنچه در اختیار انسان قرار دارد امانتی بیش نیست و انسان دیر یا زود باید این امانت را به صاحبش بازگرداند و تنها به آن میزان حق بهرمندی از امانت الهی را دارد که صاحب آن اجازه داده است اگر بیشتر استفاده کند، ظلم کرده و اگر کمتر استفاده کند، حق امانت را ادا نکرده است زیرا امانت را خدا به این خاطر در اختیار انسان قرار داده است که بجا و درست از آن بهره مند شود 

بنابراین انسان فرزانه طبق تعریف امام علی (علیه السلام ) از تقوا « هرگز از نعمت الهی بیش از حد شاد نمی شود زیرا می داند که این نعمت متعلق به او نیست و فقط برای بهره مندی چند روزه در اختیارش گذارده شده است و از سوی دیگر آنچه از دست می دهند نیز اندوهگینش نمی کند ».  

به همین دلیل بخشش به دیگران جزو برنامه های همیشگی مؤمنان است تا دیگران را در نعمتهایی که خدا به ایشان داده است شریک کنند، لذا قرآن در وصف ایشان می فرماید: « مما رزقناهم ینفقون » یعنی از آنچه روزی ایشان کردیم می بخشند، نه از اضافه مالشان بلکه از چیزی می بخشند که خودشان به آن احتیاج دارند.  

البته توصیه شده است که در بخشش باید حد وسط را رعایت کرد، و کار را به جایی نرساند که انسان خود فقیر و محتاجِ دیگران شود.

   این شیوه زندگی گویای شکرگزاری مؤمنان در مقابل نعمات پروردگار است. ایشان به این وسیله نعمتهای معنوی خدا را هرچه بیشتر به سوی خود جلب می کنند و به زیست خویش غنا می بخشند.

   تائو نیز همین شیوه را پیشنهاد می کند: « فرزانه دارایی ندارد. هرچه بیشتر به دیگران یاری می رساند شادتر می شود و هرچه بیشتر می بخشد غنی تر می شود »(ص81)

تطبیق آموزه های اسلام و تائو قسمت سی و دوم( فرزانگان مردم را به زور به بهشت نمی برند )

فرزانه نیازی به اثبات نظر خود ندارد آنان که می کوشند به هر وسیله نظرشان را به کرسی بنشانند از خرد بویی نبرده اند(تائو، ص81).

این شیوه فرزانگان در بیان نظر خود هماهنگ با تائوست چنانچه در جای دیگر می گوید: « تائو بی اصرار و پافشاری قوت می بخشد »(ص81)

   زیرا فرزانه جز مطابق هنجار هستی سخن نمی گوید و تنها کسانی که دل آگاهی لازم برای درک هنجار هستی و راهبری مطابق اقتضای آن را دارند، می توانند سخن او را فهم کنند. بنابراین فرزانه تنها تذکر می دهد و سپس صبر می کند تا در لحظه مناسب که طبق فرمایش پیامبر نسیم رحمت الهی بر جان انسان می وزد آن تذکر ادراک شود. قرآن نیز تنها وظیفه پیامبر را تذکر بیان می کند: « فذکر إنما أنت مذکر ». 

   انسان فرزانه برای سعادتمند کردن کسی متوسل به زور نمی شود. آنان که می خواهند دیگران را به زور به بهشت برند نخست در مقابل این پرسش قرار دارند که آیا خود شما راه بهشت را می دانید و آیا مطمئن هستید که خودتان اهل بهشت هستید؟ سپس باید از ایشان پرسید چه کسی شما را متولی بهشت بردن مردم کرده است؟ و هزاران پرسش دیگر.