هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

چند سخن حکیمانه ( قسمت بیست و پنجم )

گاندی: رضایتمندی در کوشش است، نه در رسیدن به هدف. کوشش کامل، پیروزی کامل است.

انسانهای هدایت شده چقدر بهم شبیه هستند

مهم نیست در کجای دنیا زندگی می کنید یا در چه زمانی و چه مکانی هستید، و یا بستر فرهنگی، و تربیتیی که در آن بالیده اید چیست، مهم این است که بدانید بنده خدا هستید و او شما را فراموش نکرده است، پس شما هم سعی کنید او را فراموش نکنید. آنگاه خواهید دید که خدا همه جا هست، و فارغ از هر زمان، مکان و فرهنگ و تربیتی همیشه همراه شما بوده و شما را فراموش نکرده است. وقتی به مشابهت سخنان و روش و منش انسانهای بزرگ، یا ادیان الهی می اندیشم، به این نتیجه می رسم که تمامی دینها از یک حقیقت صحبت می کنند، و آن خدا و قانون الهی است، که هستی بر مبنای آن اداره می شود، و در هر آیینی از این دو مفهوم به زبانی صحبت شده است، یکی به آن الله می گوید، و به قانونش لوح محفوظ، خزائن غیب، اسماء و صفات الهی می گوید، یکی تائو و دیگری چیز دیگر، ولی باور کنیم که همه از یک حقیقت حکایت می کنند، فقط نکته در اینجاست، که کدام یک حکایت بهتری ازاین حقیقت واحد دارند. به عنوان مثال توجه شما را به دو جمله از دو انسان فوق العاده که در دو بستر و جغرافیا و زمان متفاوت رشد یافته اند جلب می کنم.

امام علی علیه السلام می فرمایند:

اگر این گفتار بسیار بر زبانهایتان و این آشوب در دلهایتان نبود هر آینه می دیدید آنچه من می بینم و می شنیدید آنچه من می شنوم.

گاندی مردی برای تمام فصول می گوید:

کلام خدا همواره در درون ما طنین انداز است، این نجوای ملایم که عظمتی بی حد و حصر دارد، هیا هوهای بلندی که در درون ما بر پاست تحت الشعاع قرار می دهند. ما صدای خدا را با احساس خود درک می کنیم، و قادر به شنیدش نیستیم.


معرفی یک کتاب( انسان در جستجوی معنا )

نام کتاب: انسان در جستجوی معنا

نویسنده: دکتر ویکتور امیل فرانکل

مترجم: اکبر معارفی

انتشارات: دانشگاه تهران

قیمت:۸۵۰ تومان

خلاصه کتاب:

   این کتاب به شرح بخش مهمی از زندگی نویسنده آن، که در زندان آشویتز آلمانیهای نازی گذشته است، می پردازد؛ و درحین آن و در ادامه، به توضیح روش درمانی این پزشک اتریشی اقدام می کند. مغز روش درمانی اوعبارتست از این که : یکی از مهمترین نیازهای بشر که متأسفانه در هیاهوی زندگی به فراموشی سپرده می شود، نیاز به معنویت است. او معتقد است: غالب ناراحتیهای روحی و روانی ناشی از فقدان معنا در زندگی بشر است. در روش درمانی او به انسان کمک می شود، که معنایی برای زندگی خود بیابد، و با گرمی و حرارت آن آلام روحی خود را شفا داده و به زندگی خود انگیزه و انگیزش لازم را ببخشد.

نظر شما در این خصوص چیست؟


مذهب بی خاصیت

گاندی می گوید: مذهبی که مسائل روزمرّه و عملی را در نظر نمی گیرد، و در حلّ آنها کمک نمی کند، مذهب نیست.

روشنفکر دینی= شریعتی

از جمله بخشهای مهم جامعه ایران که متأسفانه مردم ما تا کنون شناخت درستی از آنها ندارند، و به جایگاه و اهمیتشان در جامعه ما چندان توجه نشده، روشنفکران دینی هستند، این گروه که چهره های شناخته شدشان عبارتند از: شریعتی، مهندس بازرگان، مطهری، طالقانی، سروش و چهره های متقدمتر آنها عبارتند از: اقبال لاهوری، سید جمال الدین اسد آبادی، شیخ محمد عبدو و... تأثیرات اجتماعی این اشخاص در دوران اخیر بیشتر از زمان مشروطه به این سو قابل توجه است، این اشخاص جزو گروه های اجتماعی هستند، که کمتر فرصت یافته اند، نقش مستقیمی در اداره امور جامعه ایران و سایر جوامع مسلمان داشته باشند، اما پیش از آن که توضیح بیشتری در خصوص این قشر بدهیم به عنوان شروع لازم است، به معرفی این اشخاص بپردازیم، دکتر سروش در کتاب « راز دانی و روشنفکری و دینداری » در تعریف ایشان می گوید:

   روشنفکر دینی یعنی با خبر از دنیای غیر دینی، یعنی دیندار عصر، یعنی آشنا با انواع روشنفکریهای غیر دینی و عالم به دین خود و عازم بر بازسازی معرفت دینی و فهم آن در جغرافیای معرفتی نوشونده بشر، و همّت گمارنده بر ابداع و هدایت و روشنگری و مبازره فرهنگی و فکری، و دارنده اعتقاد تفصیلی به کارسازی دین در عصر حاضر و صاحب دغدغه جمع بین خلوص دین از پیرایه ها و توانایی و تعبد و تعقل و زمین و آسمان. روشنفکر دینی، مهاجر محقق دردمند و فکور و دلیر، و از تقلید رسته است. او به آفات و بیماریهای جامعه دینی ـ از آن نظر که دیندار است ـ حساس است؛ و پی بیان و علاج دلیرانه و طبیبانه آنها ست. روشنفکر دینی ـ علی الاصول ـ یک احیاگر است، که هم به جوانب مغفول می پردازد، و آنها را از فراموش شدگی بیرون می آورد، و هم به نو فهمی همّت می گمارد، و هم به دفع آفات علمی و شبهات فکری می پردازد.