مفاهیم دین اسلام سرشار است از تأکید بر وجوب و ضرورت دانش و دانش آموزی، تفکر، تعقل، تدبر و... به گونه ای که برای فراگیری دانش و فهم حقیقت نه زمان مطرح است، نه مکان، و نه شخص، جنس و نه سن و سال. اما این فرایند زمانی سودمند است که بتواند زیر ساخت حیات انسان شود، و الا خوض و غور بیش از حد در دانش از منظر قرآن پذیرفته نیست. قرآن خطاب به افراطیون در این زمینه می فرماید: «قل الله ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون »(انعام/91). و یا در سوره بقره از بنی اسرائیل یاد می کند، که در مقابل فرمان خدا مبنی بر کشتن گاو، آن قدر از رنگ و سن و جنسش پرسیدند که کار یافتن چنین گاوی را بر خود بسیار دشوار کردند.
به نظر می رسد خوض در دین هر چند امر پسندیده ای است، اما تا آنجا لازم است که انسان حجت کافی برای بهبود حیاتش، عملش، اخلاقش و مواردی از این قبیل را بدست آورد، از آن پس دیگر باید آنچه یافته است را به محک تجربه بگذارد و اصطلاحا با آنها زندگی کند و از آن بالاتر آنها را تبدیل به هویت خودش نماید.
در کتاب تائو هم چنین اشاراتی دال بر ضرورت تجربه مفاهیم حقیقی و پرهیز از خوض و غور زیادی قابل مشاهده است: « هرچه تائو را بیشتر به کار ببرید بیشتر قابلیتهایش را می شناسید، هرچه بیشتر درباره اش صحبت کنید کمتر می شناسیدش ».