هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

یاد داشتی برای یک دوست.

دوست عزیر سلام

   امیدوارم خوب و خوش و سلامت باشی از انسان حقیر و نا توانی مثل من برنامه معنوی خواستی، چی بگم خودم را لایق یک چین موضوع مهمی نمی دانم، خصوصا درباره انسان بسیار خوب و نازنینی مثل تو. اگه چیزی ننویسم هم می ترسم دل خور شوی. بنابراین حسب وظیفه دوستی یک سری کلیات را تقدیم می کنم؛ جزئیاتش با خودت البته اگر خواستی در تنظیم جزئیات کمک می کنم؛ البته اگر لیاقت داشته باشم که به نظر خودم ندارم. آنچه می نویسم نمی دانم چقدر برای تو مفید خواهد بود، اما فکر می کنم، برای خودم مفید باشد، پس می نویسم تا حدّ اقل به خودم تذکر داده باشم.

   همانطور که سابق باهم صحبت کردیم طبق آموزه هایی که از دین اسلام دریافت کرده ام، اوقات شبانه روز را باید به قرار زیر تقسیم بندی کرد:

Ø      زمانی برای عبادت

Ø      زمانی برای کار و تلاش دنیایی

Ø      زمانی برای استراحت

Ø      زمانی برای بهره مندی از مواهب زندگی

زمانی برای عبادت

    همان طور که می دانی طبق آموزه های اسلام تمام زندگی فرد مؤمن و نازنینی مثل تو عبادت است. بنابراین این سؤال پیش می آید، که اختصاص وقت مشخصی برای عبادت چه مفهومی می تواند داشته باشد؟ به نظر می رسد در این زمان خاص انسان باید تلاش کند که وقت، ذهن و قلبش را برای پیوند با خدا ـ که البته چیزی جدا از پیوند با خویشتن نیست ـ خالی کند، و به لطف خدا از این فضا بهره برده و انرژی لازم برای تداوم حیات انسانی و ایمانیش کسب کند، این زمانها به طور مشخص اوقات نماز هستند، خصوصا در وقت فضیلتش، بین الطلوعین ( از زمان اذان صبح تا طلوع آفتاب )، هنگام نماز شب ( از نیمه شب تا اذان صبح یا سحر گاهان) پیش از اذان ظهر و پیش از اذان مغرب نیز بسیار توصیه شده اند، ولی فعلا لازم نیست ملازم این اوقات باشیم، اگر شد، این زمانها را در می یابیم، در غیر این صورت هر وقت که فراغتی حاصل شد، عبادت می کنیم بنابراین :

Ø      سعی کن پیش از نماز قدری با خودت و خدای خودت خلوت کنی و جسم و جانت را برای این ارتباط محیا و مهیا نمایی.

Ø      سعی کن نمازت را در وقت فضیلت بخوانی.

Ø      حتما زمانی از روز هر قدر که مقدور است، را به مطالعه معنوی اختصاص بده، مثلا سعی کن قرآن را مطالعه کنی، نه بخوانی. البته در مطالعه قرآن هر روشی که خودت می پسندی اجرا کن، ولی توصیه من مطالعه موضوعی آیات قرآن است، مثلا برخی کلید واژه ها ( شرح صدر، حیات، نفس و... ) یا موضوعاتی که خودت علاقه داری. سایر کتابهای معنوی هم  نظیر: نهج البلاغه، کتابهای شعرعرفانی: ( دیوان حافظ، مثنوی معنوی مولوی، دیوان شمس و... ) هم بسیار سود مند هستند. کتب عرفانی دیگر هم قابل توصیه و استفاده هستند، مثلا: کتاب تائو تِ چینگ را حتما بگیر و مطالعه کن، و برخی آثار عرفانی دیگر مثلا کتابهای پائلو کوئیلو و یا برخی آثار حکماء دنیا مثل گاندی نظیر: گزیده گفتارهای گاندی مؤثر هستند. اما سعی کن، برای این که مطالعاتت در نهایت به یک نتیجه قابل استفاده برای خودت و دیگران برسد، به صورت موضوعی مطالعه کنی، مثلا موضوعی که دغدغه خودت هست، را از منابع مختلف مطالعه کن، و در نهایت سعی کن مجموعه مطالعاتت را جمع بندی و نتیجه گیری کنی، بعد از یک مدّت گنجنه ارزشمندی از مطالب در اختیار خواهی داشت، که هم برای خودت و هم برای دیگران قابل استفاده است. إن شاء الله.

Ø      سعی کن ساده باشی و در کنترل ذهنت بسیار کوشش کن، اجازه نده، که ذهنت مرتبا تو را به این سو و آن سو بکشد، و جانت را خسته و کم انرژی و آسیب پذیر کند. برای این منظور سعی کن، روی یاد خدا و ائمه معصومین متمرکز شوی، خصوصا در اوقات فراغت، هر وقت فراغت یافتی، ذکر بگو، اگر احساس کردی در یاد آوری خدا داری خودت را مجبور می کنی که چیزی را از خارج بر جانت تحمیل کنی، بدان داری سیم را اشتباهی وصل می کنی، ارتباط درست با خدا در حقیقت چیزی جدا از ارتباط درست با خویشتن نیست. ارتباط درست با خدا یعنی خود را موجودی مستقل تصور نکردن، و خویشتن را در ربط با خدا دانستن. اصلا به نظر می رسد، هویت فردی حقیقی انسان جز وجود ربطی با خدا و خلق او نیست. ساده باش، ساده باش، ساده باش.

Ø       روی موضوعات خوب و خوشایند متمرکز شو: مثلا سعی کن الطاف خدا را درباره خودت به یاد آوری و از خدا به خاطر این همه لطف و خوبی سپاس گزار باشی.

Ø      مراقب زبانت، نگاهت، خوردن و آشامیدنت باش(  از حلال بخور، تا گرسنه نشدی نخور و پیش از آنکه سیر شوی دست از غذا بدار ). ساده باش ، ساده باش، ساده باش. از خشم و عصبانیت پرهیز کن.

Ø      تصمیمات زندگیت را جز در آرامش نگیر.

زمانی برای کار و تلاش دنیایی

Ø      حتما باید به فکر امور دنیایی بود، و از آنها غفلت نداشت، چرا که شرط زندگی درست داشتن تعادل است، نمی شود، یک طرف ماجرا را سفت گرفت و طرف دیگر را ول کرد، کسی که دنیا را محکم گرفته و آخرت را رها کرده خاسر است، و کسی که آخرت را محکم چسبیده و از امور دنیایش غفلت کرده گمراه است، و پشیمان خواهد شد. پس از دنیا و متعلقات آنهم غافل نشو و برایش وقت بگذار. فعلا که دانشجو هستی وظیفه داری وقت مناسبی را برای مطالعه درسهایت ـ در حدی که به عنوان یک دانشجوی خوب مطرح باشی و تکالیف و وظایفت را به درستی و دقت انجام دهی ـ اختصاص دهی، و اجازه نده که شیطان گولت بزند، و مثلا این توهم را در ذهنت ایجاد کند، که حالا درس می خوانی که چه بشود، اینها وسوسه است؛ که باید ذهنت را از آنها دور کنی و این دوران ( مقطع لیسانس ) را با موفقیت به پایان رسانی، آنگاه درباره ادامه تحصیل، تغییر رشته و غیره فکر کنی.

Ø      ساده زیست باش، از تجملات دنیا پرهیز کن.

Ø      در فکر یافتن یک شریک مناسب و خوب برای زندگیت باش، و او را از خدا بخواه و اگر یافتی عاشقانه و وفادارانه در کنارش زندگی کن. عشق برای زندگی بسیار مهم است، حتی عشق به جنس مخالف، که شاید از پستترین ولی طبیعی ترین عشقهاست. ابن سینا در کتاب اشارات و تنبیهات میگوید:

نخستین درجه حرکات و سلوک عرفان، آن چیزی است که خود عارفان آن را اراده می نامند. و آن چیزی است که بر کسی که « با یقین برهانی مستبصر شده، یا با ایمان قلبی تصدیق پیدا کرده عارض می گردد. و آن میل و رغبت و چنگ زدن به بند استوار است. و در نتیجه سرّ و باطن او به عالم قدس حرکت می کند، تا به روح اتصال برسد». چندی که درجه او این است،او « مرید » خوانده می شود.

   سپس او به ریاضت نیازمند است. وریاضت متوجه سه هدف است: اول: دور ساختن غیر حق از راه حق، دوّم:  تابع ساختن نفس اماره به نفس مطمئنه تا قوای تخیل و وهم به سوی توهمات مناسب با امر قدسی کشیده شوند، و از توهمات مناسب جهان زیرین و خاکی روی گردان شوند. سوم:  لطیف ساختن درون برای تنبه و آگاهی.

   زهد حقیقی هدف اول را یاری می کند.

   چند چیز به هدف دوم کمک می کنند:

ü      عبادت همراه با فکرت.

ü      نغمه هایی که قوای نفس را به کار می گیرند، و موضوع نغمه هایشان را مورد قبول اوهام می سازند.

ü      سخن پند آموز از گوینده ای پاک با عبارت بلیغ و نغمه ای خوش و به طریق روشن و اقناع کنند.

و هدف سوم را دو چیز یاری می کند:

ü      اندیشه ای باریک.

ü      عشق پاک که شمایل معشوق، نه سلطان شهوت در آن حکم کند( نمط نهم، اشارات هفتم و هشتم، ترجمه دکتر حسن ملکشاهی ).

 قلب انسان همواره باید در شوق چیزی  بتپد، این خاصیت قلب انسان خصوصا انسان شرقی است، اگر در دل انسان چنین شور تپنده ای نباشد، زندگی از کیفیّت خالی شده، و پوچ و بی ارزش می شود. بهترین چیزی که شایسته است، قلب انسان شوقش را داشته باشد، ماندگارترین چیزهاست.

Ø      اگر توانستی و به درسها و برنامه هایت لطمه نخورد در فکر یک کار نیمه وقت باش، تدریس برای شما مناسب است.

زمانی برای استراحت

   منظور از استراحت بیشتر خوابیدن است، آن قدر بخواب که بتوانی سلامت و شادابی لازم برای انجام برنامه هایی که برای خودت در نظر گرفتی داشته باشی، سعی کن خواب را به عنوان وسیله ای برای آرامش و دفع آلام روحیت تصور نکنی. آلام روحی ما را خواب برطرف نمی کند. بلکه خواب آنها را تشدید می کند. هر چه کمتر بخوابیم بهتر است.

زمانی برای بهره مندی از مواهب زندگی

   جوان هستی و لازم است، که شاد باشی، تفریح کنی، ورزش کنی، با دوستان واعضای خانواده بشینی صحبت کنی و... خلاصه از زندگی دنیایت بهره ببری و استفاده کنی.

   توصیه می شود موارد ذیل را در برنامه هفتگی داشته باشی البته به طور سالم که مطمئن هستم تو در نظر خواهی داشت:

Ø      یک برنامه ورزشی منظم هر ورزشی که دوست داری و از انجامش لذت می بری.

Ø      یک برنامه تفریحی منظم، مثلا دیدار با دوستان، رفتن به طبیعت، مسافرت.

Ø      از آنجا که می دانم با خانواده ات روابط خوبی داری، سعی کن ارتباطتت را با آنها حفظ کنی و روزانه برای نشستن و صحبت کردن، و استفاده از آنها وقت بگذاری.

فعلا همینها را داشته باشیم، منهم سعی می کنم، این موارد را بهتر و بیشتر رعایت کنم. البته در کنار همه اینها بدان که هیچ یک از اینها مستقل در تأثیر نیستند، و جز لطف و عنایت خدا چیزی نمی تواند ما را نجات دهد. این یعنی توحید که اصل و اساس زندگی انسانی از منظر اسلام است.

   از قول من به همه دوستان سلام فراوان برسان.

فرار مغزها

بنام خدا 

 

در خبرها نقل شده، که یکی از معاون وزیر آقای علی احمدی ( وزیر سابق آموزش و پرورش ) در یکی از سخنرانیهایشان در جمع معلمان، در پاسخ به پرسش یکی از معلمان مبنی بر این که: « سیاست دولت برای جلوگیری از فرار مغزها چیست؟ » بیان داشته: ( نقل به مضمون)« طبق بررسیها اغلب کسانی که به عنوان نخبه کشور را ترک می کنند، انسانهای کم اعتقادی هستند، و بنابراین همان بهتر که از کشور خارج شوند ».  

 این در حالی است که مطلع شدیم وزارت علوم اسامی دانشگاههای خارج از کشور را که مورد تأیید وزارت علوم هستند، بر سایت خود درج کرده، که این خود از یک سو اطلاع رسانی است، اما از سوی دیگر می تواند، حامل یک پیام باشد.