هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

به یاد هیچ گرامی که همیشه همراه ما هست

هیچ عزیز یکی از همراهان همیشگی این وبلاگ شعری به عربی ذیل مطلب « کتاب شفا بخش » نوشته که ترجمه اش این می شود:


درد تو از توست، و دوای تو نیز از توست، درد شما گناهان شما هستند، و دوای شما استغفار است.

کتاب شفا بخش

و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین و لا یزید الظالمین الا خسارا( اسراء/82 )

و ما از قرآن جز شفا و رحمت برای مؤمنان نازل نمی کنیم و از آن جز زیان به ظالمان افزوده نشود.

 

   نخستین اشاره ای که از این آیه دریافت می شود، این است که جان انسانها همانند جسمشان دچار بیماری می شود، و عوارض این بیماری در روان، افکار، رفتار و حتی در جسم آنها ظهور می یابد. قرآن خود را به عنوان شفای این بیماریها بیان می دارد؛ و شرط این مداوا را « ایمان » می داند. انسان مؤمن به واسطه آن که بیماریهای روانش مانع ارتباط درست او با خدا می شوند، به سرعت در صدد درمان بر می آید، و از آنجا که می داند، حقیقت شفایش نزد خداست، دوا را از او می خواهد، و به قرآن مراجعه می کند، و آن را به کار می بندد؛ و به لطف خدا شفا می یابد.

 اما دیگر انسانها یا متوجه کاستی هایی که در جانشان پدید آمده نمی شود، یا اگر متوجه شوند، در صدد درمان بر نمی آید، و یا اگر در صدد درمان بر آید، روش و مسیر درستی را برای مداوا انتخاب نمی کنند.

 

 

 

 

 

چند سخن حکیمانه ( قسمت هفدهم )

موفقیت به اندازه شکست خطرناک است. آرزو به اندازه ترس تو خالی است.


توضیح:

 آن چیزی که سبب خوشبختی است، هماهنگی انسان با هنجار هستی است، و تسلیم انسان به احکام متناسب با این هنجار. موفقیت و آرزوهای دور و دراز به دلیل کشش و گرایشی که در نهاد انسان به وجود می آورند، این احتمال را فراهم می کنند، که انسان خواسته یا ناخواسته خود را از پیروی مسیر متناسب با هنجار هستی کنار بکشد، و مسیر دیگری را در پیش گیرد.

چند سخن حکیمانه ( قسمت شانزدهم )

فرزانه جهان را مشاهده می کند، و به دید درون خویش اعتماد می کند.

او اجازه می دهد اتفاقات آن طور که باید رخ دهند. قلب او همچون آسمان باز و گسترده است.


توضیح:

دید درونی: دیدن پدیده هاست، توأم با برقراری یک رابطه قلبی با آنها به این شکل که فرزانه هستی و آنچه در آن هست را نشانه و اشاره ای به محبوب خودش می داند، لذا می گوید:

به جهان خرم از آنم      که جهان خرم از اوست

عاشـقم بر همه عالم     که همه عالتم از اوست

او به چنین دیدی اعتماد دارد، زیرا آن را هماهنگ با جان و فطرت خود و نیز هنجار هستی می یابد.

   فرزانه آرام، خالص، کامل و بی توقع کارهایش را انجام می دهد، سپس رها می کند، تا هر چه باید بشود، بشود، و او تسلیم و بی توقع است. قلب او به واسطه مطلوبیتی که در خویش احساس می کند، از حوادث بیرونی هیچ نا خوشی ندارد؛ و قلبش پذیراست. قرآن می فرماید:

و من یرد الله أن یهدیه یشرح صدره للاسلام


چند سخن حکیمانه ( قسمت پانزدهم )

مشغول هستی هستیم در حالی که این نیستی است که به کارمی آید.


توضیح:

   مشغول هستی بودن در یک بیان ساده عبارتست از این که: هستی ما به چه چیزی مشغول است، و بودن خود را با استناد به چه منبعی توجیه می کنیم، و به آن تداوم می بخشیم؟ این همان مفهوم هویت فردی است.

   به نظر نویسنده جمله فوق هستی ما وقتی معنای حقیقی پیدا می کند، که با ادراک یک منبع بی کران در پیشگاهش خشوع نموده، از خویش خالی شویم، و از خود در مقابل او رفع هویت نماییم؛ که همان مفهوم « تزکیه » است. سپس از فیض آن منبع از او هویت تازه ای بیابیم و به تمامی پر شویم. این گونه است که نیستی به کارمان می آید. خدایا به ما در پیشگاه خودت نیستی عنایت فرما و چنان کن که هویت ما سراسر از تو باشد.