هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

ضابطه مندی کمال انسان در قرآن قسمت دوم

جلسه ی دوم درس گفتار "ضابطه مندی رشد و کمال انسان از نظر قرآن" برگزار شد.

 

جلسه ی دوم درس گفتار "ضابطه مندی رشد و کمال انسان از نظر قرآن" با حضور علاقمندان در روز چهارشنبه پنجم شهریورماه ۱۳۹۳ در موسسه ی بین المللی مطالعاتی نهج البلاغه برگزار شد.

در این درس گفتار که توسط استاد نستوه جهان بین، عضو هیئت علمی موسسه، برگزار شد، به بررسی برخی مفاهیم پایه در کمال انسان پرداخته شد. ابتدا به بحث دربارة واژة «قلب» در قرآن پرداخته شد و قلب بعد نفسانی شاکله، معرفی گردید. بنیاد شاکله ـ همچنان که در جلسه قبل بیان شد ـ جسمانی است و جسم مانا نمی باشد و چیزی که مانا نباشد نمی تواند تأثیر ابدی بر سرنوشت انسان داشته باشد. با توجه به این که سرنوشت ما در گرو وضعیت شاکلة ماست، لزوما باید شاکله ظهور و بروز نفسانی داشته باشد زیرا نفس باقی است. بررسیها در آیات قرآن بیانگر آن است که واژه قلب بیانگر بعد نفسانی شاکله است بنابراین شاکله حدوثی جسمانی دارد اما بقایش نفسانی است.

در ادامه بحث حیات مطرح شد و مبتنی بر آیات قرآن اثبات گردید که تکامل انسان در حقیقت ارتقاء سطح حیات اوست و عامل حیات در بیان قرآن روح است پس ارتقاء سطح حیات انسان یعنی ارتقاء سطح بهره مندیش از روح. با توجه به این که در جلسه گذشته بیان شد که کمال انسان یعنی ارتقاء ظرفیت نفسانی او، ثابت می شود که نفس انسان چیزی جز دامنة بهره مندی انسان از روح نیست. بهترین تبیین برای نحوة تکامل انسان مبتنی بر ارتقاء سطح حیاتی و روحانی در شعر مولوی یافت شد.

از جمادی مردم و نامی شدم              از نما مـــردم به حیوان سـر زدم

مردم از حیوانی و آدم شدم                پس چه ترسم کی زمردن کم شدم

حمله دیگر بمیرم از بشر                   تا بر آرم از ملائک بال و پر

از ملک هم بایدم جستن زجو              ((کل شیء هالک الا وجهه))

بار دیگر از ملک پران شوم                 آنچه اندر وهم ناید آن شوم

پس عدم گردم عدم چون ارغنون                     گویدم: ((انا الیه راجعون))

(مثنوی معنوی، دفتر سوم، ابیات 3901 تا 3906)

در جلسة آینده ضمن بحث در خصوص اسماء الهی و نقش آنها در کمال انسان به یکی از اصلی ترین پرسشهای این پژوهش پاسخ خواهیم داد که عبارتست از ضابطه مند بودن یا بی ضابطه بودن فرایند کمال انسان یا حضور امری فرا ضابطه در ورای تمامی ضوابط مؤثر در این فرایند. این جلسه به یاری خدا در تاریخ ..... مهرماه 1393 برگزار خواهد شد.

 

گوشی ها خاموش

یادم می یاد تابستان سال 69 یک مجلّد از یک سال چاپ مجله بانوان ( سال 1356 ) به دستم رسید خواندن این مجله ها تأثیر زیادی روی من گذاشت چون اولا بسیار سرگرم کننده بود طوری که گاهی صبح پس از صرف صبحانه مشغول مطالعه می شدم و تا موقع نهار ادامه می دادم. با مطالعه این مجلات متوجه روند مدرنیزاسیون پهلوی در حوزه فرهنگ شدم. داستانهای زیادی در این مجله بود که جز تصویر مبهمی از آنها چیز زیادی به خاطرم نمانده است اما یک داستان را با جزئیات در خاطر دارم حتی عنوانش نیز در یادم مانده است « مادر بزرگ تو روی ما را سفید کردی » این داستان از زبان مادری نقل شده بود که با وجود آن که خودش از بخش متجدد جامعه بود اما فریاد اعتراضش علیه این روند بلند شده بود. داستان از این قرار بود که این مادر عزیز قصد داشت پسر شاخ شمشادش را برای ادامه تحصیل به آمریکا بفرستد و برای این که پسرش علقه های فامیلی را حفظ کند او را مجبور کرده بود که بر خلاف میلش از تک تک فامیل خداحافظی کند. از قضا این برنامه مصادف شده بود با برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال در آلمان که با قهرمانی آلمان هم به پایان رسید( بازی فینال بین آلمان و هلند برگزار شد ). 

   این مادر تعریف می کند که چطور همه بی توجه به عزیزی که قرار است ترکشان کند در تمام مدت حضورش از بازیها صحبت می کردند و پسر جوان که به فوتبال علاقه ای نداشت در تمام مدت به کفشهای واکس زده اش نگاه می کرد وای به وقتی که این دیدار خانوادگی هم زمان با بازیی از مجموع بازیهای جام می شد که در این صورت همه پای تلویزیون جمع می شدند بی توجه به حضور مهمان و عزیزی که قرار است به سفر برود. تنها کسی که از این نازنین به گرمی استقبال کرد و با وجود آن که چیزی از رشته تحصیلی او و این که می خواهد در خارج از کشور چه کار کند نمی دانست اما از دلیل سفر و جزئیاتش سؤال می کند و با گرمی مهربانی از آنها پذیرایی می کند و دست آخر هم با رد کردن آنها از زیر قرآن برایشان عاقبت به خیری و عافیت طلب می کند و جوان مسافر شادمان از این مواجهه صمیمی منزل مادر بزرگ را ترک می کند.

    آیا به مهمانیهای این دوره و زمانه دقت کرده اید اولا که سال تا سال یکدیگر را نمی بینیم وقتی هم که بعد از یکسال دور هم جمع می شویم اغلب سرمان توی گوشیها و تبلتهایمان است و دریغ از یک دم هم دلی و همراهی وای به وقتی که در این جمع نابسامان فرد مسنی حضور داشته باشد، آیا هرگز فکر کرده اید که چقدر تحمل این فضا برای او مشکل خواهد بود؟