هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

ارائه راهکار برای حل بحرانهای فرهنگی اجتماعی کشور


 

بیان موضوع 

 بررسیهای انجام شده حکایت از آن دارد که مهمترین چالش فرهنگی ـ اجتماعی در جامعه ما چالش بین سنت و مدرنیته است. به تعبیر دکتر داریوش شایگان در کتاب هویت چهل تکه، جامعه ایران و سایر جوامع مشابه بین دیگر هرگز سنت و هنوز نه مدرنیته گیر کرده اند و نتوانسته اند راهی به سوی تمدن سازی و رشد و پویایی از این بین بیابند. این وضعیت سبب بروز یک شکاف اجتماعی عمیق در جامعه ایران شده است که از محل آن آفات و بلایای بسیاری به درون جامعه نفوذ می کند که مهمترین این آفات برهم ریختن وفاق اجتماعی جامعه است. بخش سنتی جامعه متجددان را متهم به بی دینی و کفر می کنند و بخش متجدد بخش سنتی را متهم به تحجر و جمود. این تخاصم اجتماعی در طول تاریخ معاصر ایران مرتبا جامعه ایران را دستخوش تلاطم کرده است. مهمترین وظیفه مدیران کلیه حوزه ها خصوصا مدیران حوزه فرهنگی ـ اجتماعی، یافتن راه حلی است که در قبال آن بتوان شکاف پیش آمده در جامعه ایران را ترمیم کرد. به این منظور راهکارهای مختلفی از سوی اندیشمندان پیشنهاد شده است، که بیان آنها و تجزیه و تحلیل آنها از حوصله این نوشتار خارج است، اما با توجه به ساختار دینی نظام جمهوری اسلامی ما نیازمند راهکاری هستیم که برآمده از دین باشد. به نظر می رسد این راهکار از درون آموزه های دینی قابل استخراج است.

ارائه پیشنهاد

    پیشنهاد مشخص این نوشتار تعیین یک لایه میانی بین بخش سنتی و مدرن جامعه ایران است. طبق تعالیم دین اسلام پذیرش دین امری تقلیدی نیست و هر انسانی موظف است دین مورد نظر خود را با تحقیق بپذیرد. فردی که در این مرحله از زندگی قرار دارد، لزوما متدین به دین مشخصی نیست و احکام دین درباره او قابل اجرا نمی باشد. این شخص نه به شرف مسلمانی نائل است و نه به دنس کفر. این بخش از جامعه باید تعریف مشخص داشته و وجود حضور و حوزه فعالیتشان و نحوه مواجه قانون با ایشان کاملا تعریف شود.

مزایای حضور و وجود لایه محققان در جامعه

   با توجه چالش مطروحه در بخش نخست این نوشتار، اکنون پاره های دوگانه جامعه ایرانی به شدت با یکدیگر در حال چالش هستند و هر یک در صدد است با متهم کردن، دیگری را از عرصه خارج کرده یکه تاز میدان شود. در این فضا یا سنتی هستی و متحجر یا متجدد هستی و کافر و حکم این دو گرایش برای دیگری مشخص است. نهادینه شدن لایه سوم در فضای اجتماعی ایران فضا را تلطیف نموده و امکان محکوم کردن سنتها و سنتیها و نیز قطب مخالف ایشان را کاهش می دهد زیرا همواره گروه قابل توجهی در جامعه حضور دارند که به سنت یا تجدد به عنوان موضوع قابل مطالعه نگاه می کنند و توهین به آن را تا زمان رد و ترد محققانه اش جایز نمی دانند.

   فضای آرامی که در این بستر فراهم می شود به جامعه امکان می دهد که به توسعه زیرساختهای مدنی خود اقدام نموده و زمینه ایجاد تمدن بزرگ ایرانی ـ اسلامی که مد نظر است فراهم شود.

راهکارهای اجرایی

  • ایجاد فضای مناسب برای تبدیل محیطهای علمی، پژوهشی و فرهنگی به کانونهای بحث و مناظره علمی سالم و سپس تعمیم نتایج حاصل از مناظرات هدفمند و نتیجه بخش علمی به عرصه اجتماع.
  • پرهیز از رسانه ای و اجتماعی کردن بحثهای علمی پیش از کفایت مباحثات و بدست آمدن نتایج علمی مشخص.
  • افزایش بودجه های آموزشی، تربیتی، پژوهشی با طرح و برنامه استراتژیک مشخص.
  • توسعه کتاب و کتابخوانی در جامعه از طریق ایجاد مشوق های لازم در این خصوص.
  • توسعه جلسات بحث و مناظره در مجامع علمی و فرهنگی و تولید کرسی های آزاد اندیشی.
  • تولید پاتوق های علمی ـ فرهنگی نخبگان خصوصا نخبگان جوان.
  • افزایش تشکلهای مردم نهاد با هدف انجام کارهای پژوهشی و تولید فکر و اندیشه.
  • ایجاد زمینه های قانونی برای تعیین حدود و ثغور فعالیتهای این گروه در جامعه که به نظر نگارنده مرز فعالیت این عده باید فقط محدود به جایگاه رهبری جامعه باشد. و إلّا احراز پست ریاست جمهوری هم برای ایشان نباید منعی داشته باشد.
  • حمایت مناسب و هدفند رسانه ای از نهضت مورد نظر.

   

حصارهای نامرئی

چند سال پیش دیداری از شهر قدیم راین در حدود100 کیلومتری جنوب شهر کرمان داشتم. به این شهر قدیمی که متعلق زمان ساسانیان است، اصطلاحا ارگ راین می گویند و نمونه کوچکتری از ارگ معروف بم در استان کرمان است. این شهر ساختار بسیار جالبی از این قرار دارد: از سه بخش مجزا تشکیل شده است، بخش حاکم نشین، بخش پیشه وران، و بخش دهقانان. این سه بخش با دیوار و دروازه از هم جدا بودند. تا آنجا که اطلاعات من اجازه می دهد، این شهر کاملا مطابق نظام اجتماعی زمان ساسانیان بنا شده است که کشاورززاده تا پایان عمر کشاورز است، و پیشه ورزاده تا پایان عمر پیشه ور، و موبد زاده تنها حق موبد شدن دارد. این ساختار هنوز هم در جامعه زرتشتیان تا حدودی پابرجاست به گونه ای که موبد زاده تنها حق موبد شدن دارد و اگر انسان با استعدادی پیدا شود و بخواهد موبد شود به دلیل این که موبدزاده نیست، از این امکان محروم می شود. مزیت این تقسیم بندی ایجاد یک نظم اجتماعی است و همانطور که می دانید، وجود یک قانون یا نظم غلط از بی قانونی و هرج و مرج بهتر است زیرا مثلا مانع می شود که هر بی سر و پایی به عالی ترین مناسب حکومتی برسد، و کیان و اساس یک جامعه را برهم بریزد. تنها کسانی حق حکومت بر جامعه را دارند که در یک بستر تربیتی عالی به آن مقام متعالی برسند و این بسیار خوب است. اما در جوامع پیشرفته سیستمهای جدیدی برای کنترل اجتماعی و گزینش نخبگان طراحی شده است که در این مختصر مجال پرداختن به آن نیست. 
   این مقدمه را از آن جهت بیان کردم که به وضعیت امروز جامعه بپردازم که به نظر می رسد هنوز حصارهای سنتی و باستانی خود را رها نکرده است. هنوز حصارهای نامرئی از خودی و بی خودی در سراسر جامعه کشیده شده است و عرصه را بر نخبگان تنگ کرده است. این نفیصه برطرف نمی شود، مگر آن که عقلانیت مدار ملک داری ما شود، و جامعه ما تبدیل به عرصه آزاد تحقیق و پژوهش در تمامی زمینه ها شده و مجال کافی برای بیان نظرات و عقاید در تمامی زمینه ها فراهم شود و تنها قدرت نرم حقیقت باشد که بر جهان حکومت کند و نه قدرت سخت آهن. آهن آنجا به کار آید که حقیقت عریان شده و نابخردان در عین آن که حق را به روشنی می بینند، خود را به نادانی می زنند و می کوشند که دیگران را نیز نادان کنند( توجه کنید حدید طی یک گزاره دو شرطی به کار می آید، 1ـ آنجا که بی خردان حق را بشناسند و آن را بپوشانند 2ـ بکوشند که چشم دیگران را نیز به روی آن ببندند ).

معرفی یک کتاب( دین و دوران )

کتاب دین و دوران اثر علی اکبر احمدی به بررسی نظرات شهید مرتضی مطهری در خصوص چگونگی بروز انحراف در دینداری و راهکارهای احیای آن در زمان ما می پردازد. این کتاب نخست با یک رویکرد تاریخی، علل بروز انحرافات در دینداری را بررسی کرده و به ریشه یابی ناراستی های موجود می پردازد.

در بخش دوم نویسنده کوشیده است  به راهکارهایی بپردازد، که در بیان شهید مطهری برای برون رفت از وضع موجود پیشنهاد شده است. به طور خلاصه شهید مطهری عقلانیت را مبنای برون رفت از وضعیت نابسامان دین داری در زمان ما می داند. نکته مهم این که شهید مطهری بر این نظر است که اندیشه دینی یا به تعبیر روشنتر اندیشه دین داران چیزی جدا از دین است. 

شهید مطهری بر بحث تحقیق و رویکرد تحقیق مدار در امر دینداری تأکید بسیار دارند و آن را مبنای مسلمانی در زمان ما می دانند و نه تقلید و پیروی کور از عالمان دین.

این کتاب در دوهزار نسخه به قیمت 3800 تومان توسط معاونت پژوهشی سازمان تبلیغات اسلامی به زیور طبع آراسته شده است. 

ویژگی کتاب مورد نظر 

مهمترین ویژگی این کتاب دغدغه آن برای یافتن راهکاری جهت رفع معضلات موجود در دینداری مسلمانان از بیان شهید مطهری است، و باید گفت پاسخ هایی که از لابلای کلام استاد مطهری توسط مؤلف یافت شده است پاسخ های درست کاربردی و اثر گذاربه نظر  می رسد، که با واقعیت های موجود تطابق قابل ملاحظه ای دارد. اما با خواند این اثر جای تأسف بسیار باقی می ماند که چرا در نظام جمهوری اسلامی که شهید مطهری را تئوریسین انقلاب دینی مردم ایران می خواند، در طول حیات قریب سی و پنج سال خود نتوانسته است چنین رویکردهایی را مد نظر برنامه ریزیهای خود قرار دهد، تا اسباب رشد و ترقی و تعالی جامعه بیشتر فراهم شود و از معضلات و کاستیهای فرهنگی و اجتماعی کشور کاسته شود. 

   خواندن این اثر را به همه اهالی فرهنگ خصوصا علاقمندان حوزه فرهنگ دینی توصیه می شود.

پدیده نو کیسگی

در چند یادداشت گذشته مطلبی با عنوان هزار فامیل تقدیم شد. این مطلب به نوعی ادامه مطلب گذشته است. گذر از جامعه هزار فامیل و ظهور نسلی از ثروتمندان و دولتمردان نو کیسه در جامعه در بلند مدت فرصتهایی را برای جامعه فراهم می کند زیرا به بخشی از جامعه که همواره در محرومیت و آسیبهای ناشی از آن روزگار گذرانده اند این فرصت را می دهد که با تجربه زندگی مرفه سطح نیازهای خود را ارتقاء بخشند و به فضاهای جدیدی در زندگی اندیشه نموده و شاید دست یابند و این روند در بلند مدت سبب رشد و تعالی یک اجتماع می شود، اما در کوتاه مدت آسیبهای بسیاری برای جامعه به بار می آورد که جبران آنها بسیار هزینه بر است زیرا نسلی قبلی ثروتمندان و دولتمردان به واسطه آن که در یک بستر تربیتی و تحصیلی تعریف شده ای بار آمده اند و به علاوه غالبا تجربه تحصیل و زندگی در کشورهای پیشرفته را داشته اند این امکان برایشان فراهم تر است که فارغ از نیازهای شخصی و مالی به افقهای جدیدی بیندیشند و با توجه به امکاناتی که در اختیارشان است بکوشند تا این افقها را برای جامعه محقق کنند. اما برای نوکیسه گان به واسطه محرومیتهایی که در زندگی متحمل شده اند و به علاوه عدم بهرمندی ایشان از یک بستر تربیتی و خانوادگی مناسب، غالبا نیازهای اولیه حیاتی و نیز تمایل شدید به کسب قدرت و ثروت در اولویت است. و متأسفانه به دلیل حضور ایشان در سطح نخبگی جامعه سبک زندگی آنها برای تمامی جامعه تبدیل به الگوی اجتماعی می شود و این وضعیت جامعه را به ناهنجاری و تضعیف بنیانهای اخلاقی می کشاند.

خدا انسان را چگونه آفرید

در قرآن آیه ای است که خلقت انسان را این گونه توصیف می کند:

إن ّالإنسانخلق هلوعا إذا مسه الشر جزوعا و إذا مسه الخیر منوعا إلا المصلین الذین هم علی صلاتهم دائمون و الذین فی أموالهم حق معلوم للسائل و المحروم و الذین یصدقون بیوم الدین و الذین هم من عذاب ربهم مشفقون إنّ عذاب ربهم غیر مأمون و الذین هم لفروجهم حافظون و الذین هم لأماناتهم و عهدهم راعون و الذین هم بشهاداتهم قائمون و الذین هم علی صلاتهم یحافظون  اولئک فی جنات مکرمون(سوره معارج(70)/ 19 تا 34 )

ترجمه: 

مسلما انسان را حریص و شتابزده برای برآورده شدن نیازهایش آفریدیم. چنین انسانی وقتی به آنچه مطلوبش است نرسد، بی تابی کرده و دست به شکوه و شکایت می زند. و اگر او را به مطلوبش برسانیم داشته هایش را از دیگران دریغ می کند. تنها نمازگزاران از این قاعده مستثنا هستند نمازگزارانی که همواره در نمازند و در دارائی هایشان حق مشخصی برای نیازمندان در نظر گرفته شده است. آنان که روز قیامت را تصدیق می کند و آنان که از عذاب پروردگارشان ترسانند. مسلما از عذاب پروردگارشان امانی نیست. آنان که مراقب اعمال جنسی شان هستند و نسبت به ادای امانت و پایبندی به عهد و پیمانشان تعهد دارند و آنان که برای شهادت حق اقدام می کنند و مراقب نمازهایشان هستند ایشان در بهشت محترمند.

إن شاء الله به توضیح این آیه در یادداشت بعدی خواهیم پرداخت.