هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

تطبیق آموزه های قرآن و تائو قسمت بیست و هفتم

تائو می گوید

  • آنچه به تازگی رخ داده است آسان اصلاح می شود.
  • از مشکلات قبل از روی دادنشان جلوگیری کنید.
  • سفر هزار فرسنگی با یک گام آغاز می شود.
  • با عجله در عمل شکست می خورید.
  • با زور زدن در تکمیل کاری آنچه به تقریب کامل بود را خراب می کنید.
  • فرزانه با اجازه دادن به روند طبیعی رخدادها اقدام می کند.
  • او در پایان به همان آرامی ابتدای کار است.
  • او هیچ ندارد پس نگران از دست دادن چیزی نیست
  • آرزوی او رهایی از آرزوهاست.
  • آنچه فرا می گیرد رهایی از آموخته هاست(ص65).

   اکثریت قریب به اتفاق انسانها تمایل دارند دنیا بر وفق مرادشان باشد زیرا خود را مرکز جهان می دانند و می پندارند تمام کائنات باید بر مدار ایشان و مطابق میل ایشان بچرخد. اما انسان فرزانه بر خلاف این نظریه با خود شناسی و هستی شناسی خدا را شناخته است و می کوشد از هنجارِ آن پیروی کند.

   قرآن این تمایل انسانهای غیر فرزانه را مذموم دانسته و می گوید:

و لو اتبع الحق اهوائهم لفسدت السماوات و الارض و من فیهن بل اتیناهم بذکرهم فهم عن ذکرهم معرضون (مومنون/ 71)

اگر حق (یا خدا) تابع هوای نفس آنان شود، همانا آسمانها و زمین و هرچه در آنهاست، فاسد خواهد شد البته خدا (در ازای منع از تبعیت هواهای نفس) قرآن را به آنها اعطا فرمود؛ ولی آنها از آن روی گرداندند .


 فرزانه در فکر اصلاح و خویش و پیرامون خود مطابق هنجار هستی است و در جلب منافع به سوی خویش عجله ندارد یا به اصطلاح قرآن «هلوع» نیست و با قدمهای آهسته ولی مداوم هدفهای درست زندگیش را دنبال می کند.

  تا به قانون و روش بهتری برای زیستن دست نیافته قانونها و سنتهای کهنه را به باد سخره نمی گیرد و یا در صدد براندازی آنها نیست. از همه مهمتر این که تسلیم است و در عین آنکه تلاش شایسته خود را برای حصول نتیجه انجام می دهد اما منتظر وقوع چیزی نیست و اجازه می دهد آنچه باید رخ دهد، رخ بدهد لذا وقتی مرادش حاصل نمی شود اندوهی ندارد لذا در پایان کار همانقدر آرام است که در آغاز.

   او با ادراک ماهیت فناپذیر هستی نه برای خود و نه برای هیچ کس دیگر مالکیتی بر چیزی قائل نیست.


کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام (الرحمن/26 و27)

هرچه دنیایی است فانی است و تنها وجه پروردگار دارای جلال و کرامت باقی است.


 لذا با از دست دادن آنچه در اختیارش است هرگز ترس و اندوهی به خود راه نمی دهد.

 « إن اولیاء الله لا خوف علیهم ولا هم یحزنون »()

 

تطبیق آموزه های قرآن و تائو قسمت بیست و ششم« ریشه داشتن »

قرآن می فرماید:

الم ترکیف ضرب الله مثلا کلمة طیبة کشجرة طیبة اصلها ثابت و فرعها فی السماء توتی اکلها کل حین باذن ربها یضرب الله الامثال للناس لعلهم یتذکرون. و مثل کلمة خبیثة کشجرة خبیثة اجتثت من فوق الارض مالها من قرار. یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت فی الحیاة الدنیا و فی الاخرة و یضل الله الظالمین و یفعل الله ما یشاء (ابراهیم/ 24 تا 27).

آیا ندیدی که خدا کلمة پاک را به درختی پاک تشبیه کرد که ریشه هایش ثابت و استوار است و شاخه هایش بر آسمان برکشیده شده است؛ و به اجازه پروردگارش همواره بر می دهد. خداوند این گونه برای مردم مثال می زند، باشد که متذکر شوند. تشبیه کلمه پلید مانند درختی است که ریشه هایش خارج از زمین است و ثبات و قراری ندارد. خداوند اهل ایمان رابه وسیله بیان استوار [کلمة پاک] در پناه خویش در دنیا و آخرت نگه می دارد؛ و ستمگران را گمراه می کند؛ و خدا هر چه بخواهد انجام می دهد.

قرآن کلمۀ طیبه یا کلمۀ پاک، که روشنترین مصداق آن توحید و یکتا پرستی است را به درختی پاک توصیف می کند که ریشه در جای ثابت و استواری دارد و سر به آسمان کشیده است و مرتبا ثمرات و برکاتش را به اذن خدا نثار می کند. بر عکس آن شرک را به درخت پلیدی تشبیه می کند که ریشه اش در هوا یا هوای نفس انسان معلق است و هیچ قراری ندارد.

   آن که ریشه در جای درستی دارد همواره روح و جانش تغذیه می شود و محصولات خوب و شیرین به بار می آورد، آن که ریشه در هوا دارد و یا در جای نادرستی ریشه تنیده است، همواره ناخرسند است و جز محصولات تلخ و فاسد به بار نمی آورد. 

   بر همین اساس تائو می گوید: « آنچه ریشه دارد آسان تغذیه می شود »(ص64) 

قسمت بیست و پنجم ( بدون عمل کار کنید )

در تائو می خوانیم: 

« در بی عملی عمل کنید. بدون تلاش کار کنید. کوچک را بزرگ شمارید و کم را زیاد با سخت هنگامی که ساده است روبرو شوید. کارهای بزرگ را به قطعات کوچک تقسیم کنید و سپس آن را به انجام رسانید. وقتی فرزانه به مشکلی بر می خورد برای رفع آن اقدام می کند و چون به رفاه خود دل بسته نیست مشکلات برای او مشکل نیستند».

در تائو بسیار به جملاتی از این دست بر می خوریم ( کار کردن بدون عمل ) شاید منظور از این توصیه دامن زدن به آتش طلب در دل باشد بجای کوشش بدون جوشش. این نکته در ادبیات عرفان اسلامی به خواستن با زبان استعداد بیان شده است چنین خواستنی حتی بدون کوشش قرین اجابت قرار می گیرد. این توصیه ناظر به این نکته است که انسان باید با خودیابی و خودشناسی آن چیز را که اقتضای جان و حقیقتش است طلب کند و خود را از خواهشهای غیر مرتبط با اقتضائات جانش پاک کند. چنانچه در قرآن در برخی آیات خداوند به صفت « سمیع و بصیر » اشاره می کند که ناظر به شنوا بودن او نسبت به خواسته جان بندگانش و نیز آگاهیش نسبت به اقتضائات وجودیشان است.

تطبیق آموزه های قرآن و تائو قسمت بیست و چهارم (جستجو کردن و یافتن )

آنچه که مقصود همه جستجوهای انسان است نه پول و ثروت و نه رفاه و آسودگی است. بلکه مقصد و مقصود تمام جستجو های انسان رسیدن به زندگیی است که با حقیقت جان او هماهنگ باشد. این زندگی را قرآن « حیاة طیب » می نامد حیاتی که مطلوب طبع پاک و صادق و راستین آدمی است. قرآن راه رسیدن به چنین زندگیی را این گونه بیان می کند: 

من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاة طیبه

هر کس از مرد و زن که کار شایسته بکند در حالی که مؤمن است پس او را به حیات طیب زنده می کنیم


یکی از روشنترین مصادیق عمل صالح جستجوی حق و حقیقت است به همین دلیل کسب دانش حقه از واجبات دین اسلام شناخته شده است و قرآن به آن دسته از بندگان که در مسیر حق جویی سخنهای گوناگون را می شنوند و بهترین آن را اطاعت می کنند بشارت فرموده است. 

فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه


تعریف ایمان از منظر نویسنده این سطور خودآگاهی نسبت به حقیقت الهی انسان است که منجر به هماهنگی او به هنجار هستی می شود. مفاهیم فوق در بیان تائو این گونه آمده است.


چرا فرزانگان کهن تائو را گرامی می داشتند؟ زیرا در یگانگی با تائو با جستجو کردن

می یابید و هنگامی که اشتباهی مرتکب می شوید بخشوده می شوید به همین دلیل همه تائو

را دوست دارند(ص 62)