هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

تطبیق آموزه های قرآن و تائو قسمت بیست و نهم( قدیم بودن اصل قرآن و تائو و.... )

تائو می گوید: 

آموزشهای من ساده هستند، عمل کردن به آنها راحت است. با وجود زیرکیتان از آنها سر در نمی آورید و با زیرکی در انجام آنها به نتیجه نمی رسید. آموزشهای من از جهان هم قدیمی تر هستند. چگونه می توانید معنای آنها را دریابید. اگر می خواهید معنای آنها را دریابید به عمق قلبتان بنگرید(ص70). 

در جای دیگر می گوید: 

من تنها سه چیز آموزش می دهم: 

  1. سادگی: با سادگی در اعمال و افکار به منبع وجود باز می گردید.
  2. شکیبایی: با شکیبایی در مقابل آنچه برایتان مطلوب است و آنچه نا مطلوب است با همه چیز هماهنگ می شوید.
  3. شفقت: کافی است با خودتان مهربان باشید آنگاه با همه موجودات در صلح و آشتی خواهید بود(ص67).

از مطالب فوق چند نکته در تطبیق با اسلام قابل دسترسی است. 

نخست، دعوت تائو به سادگی است آنها که بجای مواجه ساده و عملگرا با مفاهیم معنوی می خواهند در غموض و پیچیدگی با آنها مواجه شوند این گونه مورد خطاب قرآنند: 

« ذرهم فی خوضهم یلعبون»

بگذار در تفکر کردن افراطی و زیرکانه خودشان مشغول بازی باشند. 

راه مواجه با مفاهیم معنوی از منظر قرآن و تائو سادگی و عملگرایی است. چنانکه تائو در جای دیگر بیان می کنند: « تنها آنان که به مفاهیم من عمل می کنند آن را در می یابند و هر روز تشنه تر از قبل می شوند». 

اما اسلام به همین مقدار بسنده نمی کند و کسب دانش و توسعه آگاهی برای زیست بهتر را واجب بیان می کند و آن را تکلیف هر مسلمان می داند بنابراین در عین سادگی خواهان توسعه آگاهی هم هست تا عمل انسان هر روز بهتر از دیروز و در سایه بصیرت و آگاهی بیشتر انجام پذیرد. دیگر این که سادگی به نوعی بیانگر تزکیه است انسانهای پاک ساده هستند و از پیچیدگی رها می باشند. نکته دیگر این که حقایق قرآن و تائو را تنها با قلوب پاک می توان دریافت

« لا یمسه الا المطهرون »

جز پاک دلان آن را لمس نمی کنند.

دوم، اشاره تائو به قدیم بودن آموزه هایش که حتی از جهان هم قدیمی تر هستند. قرآن نیز آموزههای خود را نازل از کتاب مکنون یا لوح محفوظ می داند که این کتاب یا لوح حقایق و قوانین تکوینی هستی را پیش از نزول در خود محفوظ می دارد.

سوم، تأکید بر محبت در هر دو مکتب است. هر چند بیان تائو را شاید نتوان کاملا بر بیان قرآن منطبق دانست اما هر دو مکتب بر ضرورت حرکت مبتنی بر محبت اتفاق نظر دارند. قرآن مؤمنان حقیقی را کسانی می داند که بیشترین محبت در قلبشان محبت خداست « الذین آمنوا اشد حبا لله » و تائو سالکان حقیقی را کسانی می داند که با خودشان مهربانند. این دو بیان درکلیت مشترکند؛ هر چند برای تطبیق کامل، باید به تأویل دست بزنیم که در این نوشتار در صدد آن نیستیم. 

نظرات 2 + ارسال نظر
یه بنده خدا از نوع خوبش چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 21:34

سلام
چقدر سخت نوشتی.
خواستم برگردم از اول بخونم دیدم خیلی سخته.
آسون ترش کنید.فکر کردن انرژی می خواد.
لطفا موضوع جدید.

چه اسم قشنگی داری بنده خوب خدا
ممنون از تذکراتت سعی می کنم ساده تر بنویسم ولی تو هم سعی کن یک کم بیشتر برای فکر کردن انرژی صرف کنی جای دوری نمی ره. مطلب جدید هم فعلا ندارم کلی زحمت کشیدم این مطالبو از تائو در آوردم تا تموم نشه مطلب جدیدی ندارم تحملم کن سپاس

نسیم دوشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 13:52

سلام
مطلب اخیرتون،خیلی جالب بود....
درک منطقی نسبت به اندیشه های متفاوت و دیدگاه خردمندانه شما در مطالبتون موج میزنه

ممنون نسیم جان مثل همیشه با حضورت دلگرمم می کنی موفق باشی با و وب رو مدیریت کن خصوصا به لحاظ شکلی یک کم خوشگل ترش کن من حوصله این کاراها را متآسفانه ندارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد