در چند یادداشت گذشته مطلبی با عنوان هزار فامیل تقدیم شد. این مطلب به نوعی ادامه مطلب گذشته است. گذر از جامعه هزار فامیل و ظهور نسلی از ثروتمندان و دولتمردان نو کیسه در جامعه در بلند مدت فرصتهایی را برای جامعه فراهم می کند زیرا به بخشی از جامعه که همواره در محرومیت و آسیبهای ناشی از آن روزگار گذرانده اند این فرصت را می دهد که با تجربه زندگی مرفه سطح نیازهای خود را ارتقاء بخشند و به فضاهای جدیدی در زندگی اندیشه نموده و شاید دست یابند و این روند در بلند مدت سبب رشد و تعالی یک اجتماع می شود، اما در کوتاه مدت آسیبهای بسیاری برای جامعه به بار می آورد که جبران آنها بسیار هزینه بر است زیرا نسلی قبلی ثروتمندان و دولتمردان به واسطه آن که در یک بستر تربیتی و تحصیلی تعریف شده ای بار آمده اند و به علاوه غالبا تجربه تحصیل و زندگی در کشورهای پیشرفته را داشته اند این امکان برایشان فراهم تر است که فارغ از نیازهای شخصی و مالی به افقهای جدیدی بیندیشند و با توجه به امکاناتی که در اختیارشان است بکوشند تا این افقها را برای جامعه محقق کنند. اما برای نوکیسه گان به واسطه محرومیتهایی که در زندگی متحمل شده اند و به علاوه عدم بهرمندی ایشان از یک بستر تربیتی و خانوادگی مناسب، غالبا نیازهای اولیه حیاتی و نیز تمایل شدید به کسب قدرت و ثروت در اولویت است. و متأسفانه به دلیل حضور ایشان در سطح نخبگی جامعه سبک زندگی آنها برای تمامی جامعه تبدیل به الگوی اجتماعی می شود و این وضعیت جامعه را به ناهنجاری و تضعیف بنیانهای اخلاقی می کشاند.