یکی از دلایل ضعف بعد اجتماعی دین این است که در طول تاریخ اسلام و خصوصا در کشور ما پس از پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلام، نهادهای رسمیی تولید شده اند که خود را متولی امر دین و تبلیغ آن می دانند. این در حالی است که در اصل دین هر انسانی در مقابل پذیرش سبک زندگیش و دیانتش مسئول بوده و وظیفه یاد گیری و اجرای وظایف فردی و اجتماعیش را در قبال آن بر عهده دارد. غلبه دینداری مبتنی بر نهادهای اجتماعی و رسمی، سبب می شود که احساس مسئولیت فردی و اجتماعی نسبت به دین و دینداری کم شود و آحاد مردم در خود این نیاز را احساس نکنند که نخست در انتخاب دین و سپس در فهم و تفقه در آن طبق صریح آیات و روایات مسئول هستند، بلکه دینداری مردم به سوی یک فهم تقلیدی از نهادهای رسمی دین جهت می یابد. در ثانی با توجه به حضور متولیان رسمی امر دین در جامعه، احساس مسئولیت اجتماعی در مقابل دین در متدینان نیز کمرنگ شده، زیرا اداره امور اجتماعی دین از این نهادهای رسمی انتظار می رود و نه از متدینان.
آنچه بیان شد، به معنی هرج و مرج در امر دینداری جامعه و نبود متولیان رسمی دین در جامعه نیست، بلکه به نظر می رسد وظیفه اصلی متولیان امر دین عبارتست از: « ارائه آموزشهای درست به جامعه تا ایشان ضمن پذیرش آگاهانه راه و رسم صحیح زندگی، در خود این مسئولیت را احساس کنند که باید دینِ فردی و اجتماعی خود را نسبت به سبک و روش درستی که پذیرفته اند بر عهده بگیرند». در حقیقت متولیان امر فرهنگ دینی در جامعه باید ماهی گیری یاد بدهند و نه ماهی بین مردم توزیع کنند.
کسانی چونان شما تاریخ ایران را از اسلام بدین سو می دانند
نه برادر من ایران یعنی نژاد آریا-ایران یعنی کوروش-خشایار شاه-یعنی زرتشت-یعنی رستم-آرش
دوست عزیز ایران یعنی همینی که هست فارغ از هر تعصب پان ایرانیستی، پان ترکیستی، پان کردیستی و هر ایست و ایسم دیگری که در هر حال ایست است.
ایران تا آنجا که سواد من اجازه می دهد، ملغمه ایست از اسلام، ایران باستان و تجدد یا مدرنیته. هنر من و تو و هر کس دیگری این است که بتواند به ترکیب درستی از این ملغمه برسد که موافق طبع باشد. کوبیدن بر طبل ایران پیش از اسلام و یا اسلام با قرائت رایج و یا تجدد به تنهایی یا دو تا دوتا ( نظیر اتفاقی که در دوران پهلوی افتاد ) راه بجایی نمی برد. سؤال من این است که ما ایرانیها تا کی می خواهیم در دایره بسته اشتباه هایمان هی بچرخیم؟
سلام رفیق قدیمی. عیدت مبارک
می دونی تبلیغ رسمی دین آفت مهمی نیست . چون که در همه تاریخ پیروان تمام ادیان آین کار را کم و بیش انجام داده اند شاید در مواردی تبلیغات رسمی دین یهود و مسیح بیش از مسلمانان بوده اما آنچیزی که در جامعه ما آفت شده سو استفاده جماعتی از دین است . کسانی که تبلیغ می کنند و خودشان عمل نمی کنند مصداق این شعر معروف واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند, چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند. این آفت تیشه بر همه روابط حاکم در جامعه می زند دزدی که عمامه بر سر گذاشته نمی تواند مبلغ دینی خوبی باشد . یزید هم ادعای خلافت مسلمین را می کرد ولی شرابخوار و زنباره و سگ باز بود.
این بر عهده ماست که نگذاریم هر کس دینمان را تبلیغ کند و هر چه دوست دارند در کله ما فرو کنند