در بحث گذشته به ایراد نظرگاه تجربی به انسان پرداختیم از آن سو نظام های مبتنی بر قرائتی افراطی و غالبا ایدئولوژیک از تعالیم کهن و الهی مبنای کار خود را تماما بر چنین مقولات متافیزیکی استوار می دانند. مثلا قرائتی خاص از ایمان و تقوا آستانه ای مهم و ملاکی اصلی در ارزش گذاری افراد شناخته می شود، و افردا فاقد چنین ایمان و تقوایی فاقد احترام انسانی شناخته می شوند. لذا در چنین بینشهایی انسان متوسط که محور نظرگاه های تجربی است فاقد ارزش واقعی تلقی می شود.
هر دو دیدگاه مشکلات عمده و جزئی دارند، که به مشکل عمده نگاه به انسان از نظرگاه تجربی اشاره شد، اما مشکل عمده نظرگاه های افراطی و ایدئولوژیک عبارتست از بی توجهی آنها به نیازهای واقعی بخش عمده جامعه با شعار توسعه معنویت و تعالی انسان بدون توجه به واقعیتهای حیات انسان، و اجبار مردم به اطاعت از هنجارهایی که توسط قرائتی خاص توصیه می شود.