جنبش سبز تقابل سنت و تجدد در جامعه ما

صاحبنظران بر این باورند که اصلی ترین مشکل اجتماعی جامعه ما بحران هویت ناشی ازتقابل سنت و مدرنیته است که سبب شده جامعه در یک بلاتکلیفی فرهنگی هویتی قرار گیرد، و نه دیگر پایبندی به ارزشهای سنتی داشته باشد، و نه هنجارهای مدرن در جامعه هنوز جایگزین شده است. لذا جامعه ای داریم لنگ در هوا که نه در خود رغبتی به سنتها احساس می کند، و نه حاضر است ازهنجارهای مدرن تبعیت کند. اما این هشدار از سوی صاحبنظران داده شده است که در حال حاضر آمادگی جامعه برای پذیرش هنجارهای مدرن بسیار بیشتر از رغبت آنها برای بازگشت به سنتهاست، و جامعه ما با شتاب به سوی مدرن شدن پیش می رود. در این مختصر در صدد نیستیم که به علل وقوع این پدیده بپردازیم بلکه می خواهیم با توجه به این مطلب به تحلیلی از حوادث اخیر دست یابیم. حوادث اخیر و ظهور جنبشی بنام جنبش سبز در بخش عمده آن عبارتست از: خیزش بخشی از جامعه که بیشتر متأثر از فرهنگ مدرن است علیه بخش دیگر جامعه که بیشتر متأثر از سنت است. بنابراین این جنبش یک جنبش ریشه دار می باشد، و تا زمانی که تکلیف چالش بین این دو فرهنگ( سنت و تجدد ) در جامعۀ ما مشخص نشود، به صورت پنهان یا آشکار ادامه خواهد داشت. بنابراین حضور فیزیکی مردم در خیابانهای شهرهای توسعه یافته کشور کاملا ریشۀ فرهنگی و نرم افزاری دارد، و برخوردهای قهری و فیزیکی با این جریان نه تنها آن را خاموش نمی کند، بلکه به تبدیل این مطالبۀ نرم به بیان خواسته ها در اشکال خشنتر منجر خواهد شد. صاحبنظران معتقدند: مردم ابتدا پرسش می کنند، اگر حکومتها به پرسش مردم پاسخ دهند، مردم آرام می شوند، در غیر این صورت مردم اعتراض می کنند، اگر حکومتها به اعتراض مردم پاسخ درست دهند، مردم آرام می شوند، ولی اگر پاسخ درستی دریافت نشود، آنگاه مردم شورش می کنند، اگر حکومتها به شورش مردم پاسخ درست بدهند، مردم آرام می شوند در غیر این صورت مردم انقلاب می کنند.