هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

یک سؤال حکیمانه در باره شیطان

به نظر شما شیطان غالبا از چه راهی به حریم جان ما وارد می شود؟


از این بحث بگذرید که اصلا شیطان چیست؟ هست؟ نیست؟ خدا چرا آن را آفرید؟ و.......

به هر حال یک چیزی هست که در ادبیات ادیان ابراهیمی به آن شیطان می گویند، که وسیله گمراهی انسان است، و در آموزه های این ادیان خداوند به شدت انسان را از آن پرهیز داده است.


در روایت اسلامی غفلت کمینگاه شیطان  نامیده شده است. اما غفلت چیست؟ و چگونه به وجود می آید؟


در قرآن غفلت به معنی بی توجهی انسان نسبت به خداوند است. آیات بسیار جالبی در این خصوص هست که بعضی دقیقا به موضوع بحث ما مربوط هستند. که به جهت پرهیز از طولانی شدن مطلب از ذکر آنها خود داری می کنیم.

  اما یک آیه هست که می گوید: « خدا را فراموش کردند، خودشان را فراموش کردند ». به نظر من یکی از آن آیه های فوق العاده است.

   انسان وقتی که خدا را فراموش می کند، در تعریف درست خودش و نیز نسبت خودش با هستی دچار اشکال می شود، و مهمتر از همه در درک منبع درست تغذیه روحش دچار اشکال می شود.

   روح ما تقریبا شبیه جسم ما نیازمند تغذیه مرتب و مفید است، که به عقیده من از جنس لذت و هیجان است. این لذت و هیجان در ارتباط درست انسان با خدا، کسب آگاهی  و عمل به خواست خدا به بهترین شکل نصیب انسان می شود. اما وقتی که این ارتباط به دلیل غفلت قطع می شود، روح انسان نا خود آگاه در جستجوی غذا بر می آید، این بهترین فرصت برای شیطان است، که غذای مورد نظر خودش را که آن نیز بسیار زیبا، هیجان انگیز و لذت بخش است به انسان تعارف کند. روح گرسنه  انسان آن را می پذیرد. اما خوردن همان و دچار افیون این غذا شدن همان. در روایت اسلامی غذای شیطان به مار تشبیه شده است، که ظاهری زیبا دارد، ولی در باطنش سمی کشنده مخفی است. دقیقا اتفاقی شبیه به مصرف مواد مخدر برای انسان می افتد، مصرف این مواد لذت زیادی دارد، ولی سمی که وارد بدن ما می کند، هستی ما را می سوزاند.

   اگر می خواهیم ذائقه خودمان را عوض کنیم و دوباره طعم غذای درست را بچشیم نخست باید سم زدایی کنیم. اگر لازم بود بعدا بیشتر خواهیم گفت.

لطفا نظرات خود را در این خصوص برای من و دیگران بنویسید.

نظرات 3 + ارسال نظر
هیچ سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 23:56

می گویند از علامه طباطبایی در واپسین لحظه های حیات طیبه ایشان پرسیدند وصیت شما چیست ؟فرمودند :مراقبه و سه بار این پرسش تکرار شد و ایشان بازهم فرمودند مراقبه .
برای اینکه ذائقه انسان همچنان پاکیزه بماند باید همیشه مراقب باشد ان سموم کشنده و اعتیاد اور وارد روح وجان او نگردد و اساسا روح همه انچه عبادت می نامیم و انچه تزکیه نفس و جهاد با نفس می خوانیم همان ذکر و یاداوری همیشگی و مراقبت دائمی و به تعبیر اقای حسن زاده املی کشیک نفس کشیدن است . انسان باید همچون یک پلیس مراقب راهزنان باشد و بر جان خود ضنین باشد تا فریب تسویلات نفس اماره و ابلیس درون و برون را نخورد و هماره از شرور به خدا پناه ببرد . و در واقع اگر انسان خود را به خدا بسپارد و وارد حصن حصین توحید و دژمستحکم دادار یگانه شود انگاه راه ورود کالاهای مسموم به مملکت وجود مسدود می گردد و مهر استاندارد توحید تضمین کننده سلامت کالاهای وارداتی به وجود ادمی است و انگاه که واردات درست باشد چون ماده خام یعنی سرشت ادمی الهی است صادرات وجودی اش یعنی پندار و گفتار و کردار وی نیز بی کم و کاست و عاری از لغزش و کژی خواهد و همچون نبی اعظم :ماینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی . این گونه ادمی از الوهیت هوی وهوس خواهد رست و ادب مع الحق در همه شئون جایگزین هوس خواهد شد . اگر این گونه شد ادمیان ادب را در پای هوس قربانی نخواهند کرد

نسیم یکشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 14:54

سلام غفلت =تنهایی تلخ سراب شور تاریکی محض

نسیم سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 13:34

غفلت =تنهایی تلخ سراب شور ناامیدی تاریکی محض بوچی مطلب جالب و راهبردی است.در حال عمل کردن به متن هستم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد