هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

چند سخن حکیمانه ( قسمت سیزدهم )

آیا می توانید دیگران را دوست بدارید و آنها را بدون تحمیل خواسته های خود راهنمایی کنید؟

آیا می توانید در برخورد با مسائل مهم و حیاتی زندگی هیچ دخالتی نکنید، و اجازه دهید آنچه باید، رخ دهد؟

آیا می توانید از ذهن خود دست بکشید و بدون دخالت ذهن درک کنید؟

 

توضیح:

   درک روش درست زیستن ساده ترین کار زندگی است. به همین دلیل اغلب ساده از دستش می دهیم؛ و سپس در مسیرهای پر پیچ و خم و دشوار به دنبالش می گردیم؛ در حالی که از رگ گردن به ما نزدیکتر است. تنها آنان که سادگی و ساده زیستی پیشه کرده اند، آن را درک می کنند. و قدرش را می دانند.

   گاهی توضیح روش درست زیستن تنها به سر در گمی ما می افزاید. پس هر چه کمتر بگوییم، یا به قول تائو بدون کلام بیاموزیم، بهتر است.

   اما مطلب بالا را اگر قدری نشکافیم، ممکن است دچار بد فهمی شویم، پس مختصر می گویم و می گذرم:

« آیا می توانید در برخورد با مسائل مهم و حیاتی زندگی هیچ دخالتی نکنید، و اجازه دهید آنچه باید، رخ دهد؟ ».

عدم دخالت در این جمله اشاره است به رضایت قلبی انسان، و تسلیم و صلح او در مقابل آنچه که ـ در ادبیات رایج دین اسلام ـ از سوی خدا برای انسان پیش می آید. انسانی که خدا و صفت پرودگاری او را شناخته، خود را تسلیم او می نماید؛ و اجازه می دهد خدا آن طور که خودش شایسته می داند، برای او پیش آورد. زیرا مطمئن است، خدا خیر و صلاح او را بهتر از خودش می داند. چنین انسانی وظیفه خود را به شایسته ترین شکل انجام می دهد، سپس خویش را در اختیار خدا و خواست او قرار می دهد؛ و هیچ مقاومتی و هیچ اندوهی در برابر آنچه خدا پیش می آورد از خود بروز نمی دهد.

   این شیوه مواجه با هستی در رفتار پیشوایان تشیع به روشنی بروز داشته است، که نمونه های بسیاری در روایات قابل مشاهده است، اما زیباترین آن را می توان در رفتار حضرت زینب (س) سراغ گرفت. ایشان پس از واقعه عاشوراـ که فراد در چهلم آن به سوگ خواهیم نشست ـ هنگامی که ابن زیاد از ایشان می پرسد: « معامله خدا را با برادرت چگونه دیدی؟ »، می فرماید: « جز زیبایی ندیدم ». این فرمایش ایشان گویای آن است که این بزرگواران خویشتن را تسلیم اراده رب العالمین نموده اند، و خواست و اراده او را در مورد خویش بهترین می دانسته اند.

نظرات 1 + ارسال نظر
هیچ جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 14:49 http://mindzeinab2009.blogsky.com

و در مناجات شعبانیه فرماید :...وانت لم تولنی الا الجمیل فی حیوتی ...باور انکس که به مقام اطمینان رسیده و نفس مطمئنه شده است ان است که خداوند جز زیبایی در زندگی ما نمی افریند والبته مقتضای توحید هم جز این نیست چه اینکه :الله جمیل و یحب الجمال ...ذات حق که عین زیبایی است مگر غیرزیبایی از او قابل صدور است ؟ پس چشمها را باید شست جور دیگر باید دید ...همچنانکه حضرت زینب می دید .
به امید انکه همه خداوند به همه ما همان نگرش زینب گونه را عطا کند و تصور فرمایید که اگر چنین شود چقدر زندگی جمعی ما اکنده از مهر و لطف وفر و شکوفایی و جوش و خروش و صدق و صفا و خدمت بی من و بی حد و حصر می گردد و در واقع خداوند با همه صفات و اسماء خود در پهنه زندگی ما نمایان می گردد و...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد