هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

ایران بین دو انقلاب قسمت سی و سوم(برخورد با گروه 53 نفر)

جمعیتی که بعدها به 53 نفر مشهور شدند و هسته مرکزی حزب توده را به وجود آوردند تنها به دلیل نشستهای گاه گاه محفلی شان دستگیر، محاکمه و محکوم شدند(آبان 1317). رهبر این گروه دکتر تقی اَرانی به ده سال زندان محکوم شد. او استاد فیزیک بود و 36 سال سن داشت و در رشته های مختلف از جمله پزشکی در داخل و خارج از کشور تحصیل کرده بود.

     ارانی به انتشار مقالات و نشریاتی اقدام کرد که مبانی ماتریالیستی کمونیسم را در زمینه های مختلف توضیح می داد و از آنجا که این نشریات روش و بیان بسیار علمی داشت تولید آنها از سوی حکومت سرکوبگر رضا شاه با مخالفت مواجه نشد، زیرا نفوذ اجتماعی آن کمتر از آن بود که نگرانی ایجاد کند. اما هنگامی که این جماعت روشنفکر در سال 1316 در روز جهانی کارگر اقدام به بزرگ داشت این روز کردندو بیانیه جهانی حزب کارگر را در سطح دانشگاه منتشر کردند، حکومت دیگر ایشان را تاب نیاورد و همة آنها دستگیر شدند. تقی ارانی در دادگاه اعلام داشت که این دادگاه با دادگاههای حزب نازی قابل مقایسه است و نیز اعلام داشت که شما نمی توانید مد غربی، شهرهای مدرن، محصولات غربی، نهادهای غربی، صنایع غربی و... داشته باشید بدون آن که اندیشه و منش غربی خصوصا در عرصه سیاسی را پذیرا شوید. اظهارات او باعث شد که به اشد مجازات یعنی ده سال زندان انفرادی محکوم شود اما تنها 16 ماه پس از حبسش در بهداری زندان درگذشت. پزشک بهداری علت فوت او را بیماری تیفوس اعلام کرد اما یارانش حکومت را مسئول مرگ او دانستند و حتی کنسول انگلیس هم در گزارشش علت مرگ او را بد رفتاری مأموران زندان با وی بیان کرده است. به هر حال ارانی پدر معنوی حزب توده شد. 

ایران بین دو انقلاب قسمت سی و دوم(تنهایی رضا شاه)

در 1316 تقریبا شاه تنها شده بود و فقط معدودی از روشنفکران قدیمی هنوز پیرامون او بودند که آنها نیز یکی یکی به اشکال مختلف از گردونه خارج می شدند و یا خود به حیات خود خاتمه می دادند به عنوان مثال داور که وزیر دادگستری رضا شاه بود از ترس شاه خودکشی کرد. کسروی به عنوان یکی از نمایندگان روشنفکران حامی رضا شاه در مقاله ای نقش دوگانه حکومت رضاشاه را تبیین کرد که او از سویی او را به دلیل حفظ یکپارچگی ایران از بین بردن شورشهای پیرامونی کشور، کاستن از قدرت روحانیون و خوانین کشف حجاب و ایجاد نظم نوین در کشور، توسعه آموزش، سامان دادن به وضعیت اسف بار ایلات و عشایر و توسعه صنعتی و عمرانی کشور، ایجاد اصلاحات فرهنگی ستود اما از سوی دیگر او را به دلیل نادیده گرفتن قانون اساسی، انباشت ثروت، ترجیح دادن مقامات لشکری به کشوری، غصب اموال دیگران، کشتن روشنفکران و... نکوهش کرد. نسل جوان هیچ نگاه مثبتی به رضا شاه نداشت و خدمات او را نادیده می گرفت زیرا آنها هیچ درکی از شرایط پرآشوبی که سبب ظهور دیکتاتوری به نام رضا خان شد نداشتند. این دیدگاه سبب بروز حرکات ضد نظام در داخل و خارج از کشور شد. از آن جمله جمعی از دانشجویان در کلن گروهی را تشکیل دادند و فعالیت های سیاسی بر علیه حکومت را شروع کردند و نشریه پیکار نیز با گرایشات کمونیسیتی بر علیه نظام تولید شد. اعتراض های دانشجویی در خارج از کشور توسعه یافت. اما اعتراضات گوناگون دانشجویان داخلی غالبا سرکوب می شد. این روند باعث شد که حساسیت نظام نسبت به جنبشهای دانشجویی تشدید شود تا آنجا که حتی پاتوق های دانشجویی نیز از تعرض مصون نماندند.