هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

ویژگیهای سبک زندگی ایرانی از منظر دکتر سریع القلم


  1. دنیا دوستی
  2. تظاهر به برائت از دنیا و مافیها در عین آلودگی شدید به آن.
  3. اختلاف فاحش بین ظاهر و باطن مردم و به اصطلاح تبدیل ریاکاری به مهارت زندگی
  4. تقلیل فهم از خوشبختی، به راحتی و آسودگی. به بیان درستتر ایرانیان خوشبختی را در آن می دانند که هر طور دلشان می خواهد زندگی کنند بدون پایبندی به هیچ ضابطه و قاعده.
  5. دروغ گویی
  6. نگاه کوتاه مدت به بهرمندی از منافع و منابعی که در اختیارمان است.
  7. نگاه ایرانیان به اوقات فراغت و تفریح بیشتر جنبه وقت گذرانی و خوش گذرانی است تا یک نگاه راهبردی و استفاده از اوقات فراغت به عنوان مجالی برای رشد و پویایی بیشتر در عین داشتن اوقاتی خوش مثلا ایرانیان ترجیح می دهند در اوقات فراغت دور هم جمع شوند و با شوخ طبعی و بذله گویی و استفاده از مأکولات گوناگون اوقات بگذرانند تا مثلا به تئاتر و سینما و مکانهای فرهنگی مراجعه کنند و یا کتاب مفیدی را مطالعه کنند.
  8. توسعه خودخواهی و خود محوری در نزد ما ایرانیان و نداشتن یک رویکرد اجتماعی یا الهی به زندگی.
  9. تمایل رسیدن به حداکثر بهرمندی مادی از زندگی در ازای کمترین زحمت و متعاقب آن شیوع رانت و رشوه و پارتی بازی در روابط اجتماعی و اقتصادی.
  10. شیوع چاپلوسی و تملق.
  11. انتقاد ناپذیری.
  12. تمایل بسیار به شنیدن تعریف و تمجید از سوی دیگران.
  13. توهم توطئه.
  14. درس نگرفتن از تجربه های دیگران.
  15. عدم پایبندی به ضوابط دینی، اجتماعی، خانوادگی، وشیوع قانون گریزی که مانع توسعه یافتگی است
  16. نا توانی در انجام کار جمعی
  17. نا توانی در داشتن یک مناظره مثبت و نتیجه بخش با دیگران
  18. عدم تحمل نظر مخالف
  19. عدم تمایل به هزینه کردن برای توسعه فکری و فرهنگی و... در عوض تمایل وافر برای صرف پول در جهت خود نمایی و جلوه گری.
  20. توجه بیش از حد به ظاهر و تغافل بسیار نسبت به جنبه های باطنی و روحی.
  21. شیوع مصرف گرایی

ایشان در پایان پیشنهادهای زیر را برای اصلاح سبک زندگی ایرانی ارائه می کنند

  1. رواج فرهنگ مطالعه و آگاهی از نظرات دیگران
  2. رواج فرهنگ مناظره و گفتگو
  3. بالا بردن آستانه تحمل نظر دیگران

ایشان ضمن تأکید بر این نکته که فرهنگ عمومی جامعه ما رو به تنزل است، بر این باور است که باید تمایل به بهبود و ارتقاء سطح فرهنگی که بازتاب آن به بهبود زندگی آحاد جامعه می انجامد تبدیل به یک نیاز شود و این نیاز فراهم نمی شود مگر آن که نیاز به فاکتورهای فوق در جامعه ایجاد شود.