هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

ایران بین دو انقلاب قسمت بیست و چهارم (اقدامات رضا شاه پس از سلطنت بخش اول)

او پس از تصویب پاشاهی، با تصدی وزارتخانه های جنگ و داخله مجلس را از هوادارانش در احزاب تجدد و اصلاح طلب پر کرد. او نظام اداری و انتظامی کشور را تجدید کرد و کشور را با شکل جدید استان، شهر و بخش و دهستان تقسیم کرد و اداره استان را به استاندار، شهر را به فرماندار و بخش را به بخشدار و دهستان را به انجمن ده سپرد. لذا ارتباط سیستماتیکی را در کشور ایجاد کرد. او با ایجاد دربار پر قدرت و ارتش مقتدر و هم چنین نظام بروکراسی قوی توانست اقتدار سلطنتش را بر کشور سیطره دهد. او از این طریق توانست تبدیل به ثروتمندترین مرد ایران شود. هنگام کناره گیری از سلطنت حساب بانکی حاوی سه میلیون پند و املاکی در حد سه میلیون هکتار در اختیار شخصی داشت. او دارایی اش را در ایجاد کاخها، هتل ها، کازینوها بنگاه های خیریه و شرکتهای گوناگون صرف می کرد. او دربار را تبدیل به مجتمع ملکی نظامی ثروتمندی کرد که اهالی آن در شکوه نعمت تمام زیست می کردند و انتصاب به آن منافع بسیاری داشت لذا بسیاری از افراد می کوشیدند خود را به این کانون قدرت و خصوصا شخص شاه نزدیک کنند. رضا شاه تبدیل به قدرت مطلق ایران شد و تمامی احزاب و گروه ها و مخالفان را از میان برداشت حتی احزابی که در به قدرت رسیدن او نقش مهمی ایفا کردند نیز از این آسیب مصون نماندند. او مطبوعات را در اختیار گرفت و مجلس را تبدیل به یک مجلس فرمایشی و تشریفاتی کرد. بیشترین آسیب در جمع گروه های سیاسی نصیب حزب کمونیست شد. اولین کسی که کودتای رضاخان را انگلیسی نامید و او را آلت دست انگلستان نامید حزب کمونیست بود. 

 اما در نوسازی چهره کشور نقش مهمی ایفا کرد. با آن که هرگز طرح مشخصی در این زمینه نداشت و هرگز بیانیه ای یا سخنرانیی در این زمینه ارائه نکرد اما کاملا عمل گرا توانست اصلاحاتی در زمینه های ساختاری انجام دهد که تا پیش از او همگان در آرزوی آن بودند ولی نمی توانستند. اصلاحات او نشان می دهد که او خواهان ایرانی بود که خالی از دسیسه روحانیون، نفوذ بیگانگان، اختلافات قومی و قبیله ای و از سوی دیگر دارای مؤسسات آموزشی به سبک اروپا، زنان متجدد، ساختار اقتصادی نوین، شبکه های دولتی، بانکهای سرمایه گذار و فروشگاه های زنجیره ای باشد. هدف بلند مدت او بازسازی ایران طبق الگوی غربی بود و راهبرد او برای نیل به این هدف دنیانگری، مذهب زدایی، ناسیونالیست، توسعه سرمایه داری، توسعه آموزش و... بود. رضا شاه روحانیون را از تمامی پایگاه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شان خلع کرد. قضات تحصیل کرده را به جای قاضیان شرع گذاشت. دفاتر اسناد و ثبت و ازدواج و طلاق را از ایشان گرفت و به صورت رسمی در آورد و حتی اختیار اوقاف را هم در سال 1318 از ایشان گرفت. از تعداد آنها در مجلس نیز کاست به گونه ای که تعداد آنها از 24 نفر در مجلس پنجم به 6 نفر در مجلس دهم کاهش یافت. او رسومی نظیر بسط نشینی در اماکن مقدسه را ملغی کرد و مراسم عزاداری برای امام حسین را به حداقل محدودیت رساند. درهای اماکن مذهبی را به روی گردشگران خارجی گشود. صدور روادید برای زیارت اماکن مقدسه را بر انداخت. کالبد شکافی را مجاز دانست. مجسمه های خود را در میادین شهر نصب کرد و دستور کشف حجاب را صادر کرد. وزیر مختار انگلیس نگرانی خود را از این کارها اعلام کرد. او کوشید ناسیونالیستی تصنعی را در کشور جایگزین مذهب کند اما هرگز موفق نشد. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد