هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

ایران بین دو انقلاب، قسمت نهم (حکومت مظفرالدین شاه)


مظفرالدین به تخت نشست(1275 تا 1285) و با اتخاذ رویه های نادرست اقتصادی زمینه های ظهور انقلاب مشروطه را فراهم کرد. برای تجار بومی تعرفه های بیشتری مقرر کرد مناطق مالیاتی را از مسئولان سابق پس گرفت. از افزایش مالیات اراضی، کاهش مستمری درباریان خصوصا روحانیون کرد و اعلام نظارت بر موقوفات را نمود. دروازه های کشور را به روی بیگانگان مجدد گشود و در صدد استقراض از خارجیان برآمد. انحصار استخراج نفت را در جنوب و شمال را به دارسی داد اخذ عوارض جاده ای را به بانک شاهی و امپریال بانک انگلستان داد. و بسیاری امتیازات  و انستقراضات دیگر نیز انجام داد.

        علاوه بر این به مأموران دولتی دستور داد که با نرمش بیشتری با مردم برخورد کنند. ورود روزنامه ها(حبل المتین از کلکته، پرورش از قاهر) را آزاد کرد، سفر به خارج را آزاد کرد ملکم را به سفارت رم گماشت، به انجمن ها خصوصا انجمن های آموزشی و فرهنگی و تجاری اجازه فعالیت داد. اولین شرکت تجاری در اصفهان با هدف توسعه و تقویت صنایع داخلی و خارجی ایجاد شد. در همین زمان برخی از روشنفکران تهران انجمن معارف را تشکیل دادند کتابهای خود را روی هم گذاشتند و اولین کتابخانه ملی ایران را تشکیل دادند و حمایت دربار را نیز با خود همراه کردند و از این طریق توانستند با وجود مخالفت روحانیون افراطی، 55 مدرسه متوسطه خصوصی در تهران با شیوه اروپایی تأسیس کنند. فرد اصلی این انجمن و کتابخانه واعظ مشهور حاج میرزا نصرالله ملک المتکلمین بود. او به شیعه بودن مشهور بود اما مخفیانه دل به ازلی ها سپرده بود و در زمره هواداران سید جمال الدین بود. او دانش را راه رهایی و موفقیت ایرانیان می دانست و ژاپن را الگوی ایران می دانست. مظفرالدین شاه امیدوار بود که با اتخاذ شیوه ای دموکراتیک ـ بر خلاف رویه ای که پدرش خصوصا در سالهای آخر حکومتش برگزیده بود ـ بتواند مخالفان را آرام کند. اما این روش منجر به تشکیل سازمان های نیمه مخفی متعددی در کشور با حضور عناصر تجدد خواه شد. این سازمانها در کنار هم زمینه انقلاب مشروطه را فراهم کردند. 

نظرات 2 + ارسال نظر
مهاجر دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 13:06

باسلام و احترام حضور استاد گرامی و تشکر از مطالب مفیدی که در وبلاگ قرار می دهید.2 نکته در متون وجود داشت که شبیه وضعیت کنونی اقتصاد کشور است : توسعه ناصرالدین شاهی سبب ورود کالاها و خدمات جدید به ایران شد که چهره ایران را دگرگون کرد. اجناس رنگارنگ و ارزان خارجی که ایرانیان را شیفته خود کرده بود رمق تولید کننده داخلی را گرفت و عدم حمایت دولت از تولید کننده و تاجر داخلی سبب دگرگونی وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور شد و از سوی دیگر کالاها و تاجران و کمپانیهای خارجی (چین، پاکستان و ... در ایران کنونی ههم همینطور است )را در ایران تقویت کرد. به علاوه اعطای امتیازات گوناگون توسط دربار به کمپانی های خارجی (شرکت های نفتی ،‌وزارت صنایع و معادن امروز ) از سویی سرمایه خارجی را وارد کشور کرد اما از سوی دیگر سبب ظهور بیشتر طبقه متوسط جدید در کشور شد.
با مقایسه وضعیت اقتصادی در زمان حال (دوره ریاست جمهوری آقای روحانی خیلی شبیه به هم به نظر میرسد)

2-در همین احوال با توجه به گره خوردن اقتصاد ایران با اقتصاد دنیا اتفاق جدیدی مزید بر علت شد و آن کاهش قیمت جهانی نقره بود. نقره اصلی ترین پشتوانه پول ایران بود و کاهش قیمت جهانی آن سبب کاهش ارزش پول ایرانی در دنیا شد.( با توجه به اینکه پشتوانه پول ایران به جای نقره الان نفت هست،‌ متاسفانه کشور در همین وضعیت قرار دارد.)
اوضاع اقتصادی در زمان مظفر الدین شاه هم بد بوده ولی از نظر توسعه علمی و آموزشی خوب عمل کرده است.منتها با مقایسه ی عملکرد پدر و پسر ، در واقع اوضاع اقتصادی نابهنجار منجر به آشوب و اعتراض در مردم شده است.پس می توان اقتصاد را به عنوان رکن اصلی و تعیین کننده وضعیت یک کشور یا دولت دانست.

مهاجر دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 13:11

با سلام حضور استاد گرامی .
ممنون از مطالب مفیدی که در اختیار من و سایر مخاطبین قرار می دهید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد