هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

ایران بین دو انقلاب، قسمت هفتم (دو شخصیت مهم در انقلاب مشروطه)

از جمله شخصیتهای تأثیرگذار در انقلاب مشروطه به گمان نویسنده سید جمال الدین اسد آبادی است. او که نخست به علوم قدیم پرداخت ولی با وجود آن که نقش دین را در تهییج توده ها مناسب دانست اما هرگز این علوم را برای رهایی از چنگال عوامل بازدارنده توسعه کشورهای اسلامی کافی ندانست و به کسب علوم جدید همت گماشت. ناصرالدین شاه پس از احساس خطر از جانب او در حالی که در حرم حضرت عبدالعظیم بسط نشسته بود او را از بسط بیرون کشید و در غل و زنجیر به ترکیه تبعدش کرد. اما با رفتن او نه تنها نهضتش متوقف نشد بلکه پیروان او راهش را تا استقرار مشروطه ادامه دادند او در لحظه مرگ اظهار تأسف کرد که چرا کوشش را معطوف همراه کردن قدرتهای سیاسی و دینی زمان با خود کرده است و اگر این تلاش را برای بیداری افکار مردم مصروف می داشت حاصل تلاشش مشهودتر بود.

یکی دیگر از چهره های تأثیر گذار بر انقلاب مشروطه میزا ملکم خان بود او که از پدر و مادری ارمنی و پرورش یافته در مدارس انگلیسی هندوستان به دنیا آمد، به واسطه شیفتگی پدر نسبت به فرهنگ و تمدن اروپا برای ادامه تحصیل در رشته مهندسی به فرانسه رفت. او پس از اتمام تحصیل به ایران بازگشت و به دین اسلام مشرف شد و در دارالفنون مشغول کار گشت. او توانست با انجام کارهای محیرالعقول(شعبده بازی) توجه شاه را به خود جلب کند و امکان ایجاد یک شورای مشورتی برای تولید قوانین کشوری و فراموشخانه را برای خویش فراهم کند. ظاهرا واژه قانون نخستین بار توسط او وضع شد. او به شاه در فراموشخانه خود که شباهت به لژ فراماسونری داشت سمت استاد اعظم را داد. اما در ادامه به واسطه فشار علمای دین که قانون او را بدعت در دین و فراموشخانه او را لژ فراماسونری ملحدین اروپایی خواندند شاه مجبور شد، شورای مشورتی و فراموشخانه او را تعطیل کند و او را به ترکیه تبعید کرد. او در ترکیه با سفیر ایران در آن سامان یعنی سپهسالار دوست شد و به واسطه او توانست به سمت سفارت ایران در قاهره منسوب شود. پس از آن که سپهسالار به مقام نخست وزیری رسید. او نیز در کابینه وی مقام وزارت یافت اما به واسطه آن که این کابینه البته با اجازه شاه امتیازات زیادی به انگلیسی ها اعطا کرد[1] و این موضوع با اعتراض روحانیون و دولت روسیه همراه شد، ناصرالدین شاه کابینه را منحل کرد و میزا ملکم که لقب ناظم الدوله یافته بود به سفارت ایران در انگلستان منصوب شد. او از مشوقین اصلی ناصرالدین به متجدد ساختن ایران بود.

در دوران سفارتش در انگلستان امتیاز قمار در کشور را به برخی تجار انگلیسی فروخت این در حالی بود که چنین امتیازی اصلا در ایران وجود نداشت. پس از مطالبه وجه او از بازپرداخت آن خودداری کرد و این امر منجر به برکناریش از سفارت انگلستان شد. او پس از آن که از هرگونه پست دولتی خلع ید شد، در انگلستان اقامت گزید و فعالیتهای بسیار تند و رادیکالی را علیه شاه از طریق همکاری با هر نهادی که علیه حکومت مطلقه شاه در ایران فعالیت می کرد آغاز کرد. یکی از تأثیرگذار ترین اقدامات او چاپ روزنامه قانون بود در انگلستان انجام می شد و نسخه های آن به ایران می رسید و با استقبال خوبی همراه بود. حرف اصلی او در این روزنامه این نکته بود که عامل تمامی بدبختی های مردم ایران عدم حضور قانون در کشور است در حالی که در ایران یک شاه مستبد خود را مختار می داند که هرگونه تعدی و تجاوزی به جان و مال و بیت المال ایران و ایرانی انجام دهد و به هیچ مقامی هم پاسخگو نیست.



[1] . امتیاز فروش تنباکو، استخراج و فروش نفت، گمرک و.... که در نهایت به نهضت تنباکو انجامید و ناصرالدین که در مقابل آن نهضت کاملا بی دفاع بود مجبور شد برای آن که از خود رفع تکلیف کند کابینه سپهسالار را مقصر جلوه دهد و ایشان را برکنار کند.

نظرات 1 + ارسال نظر
مهاجر چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 13:00

با سلام و و احترام حضور استاد گرامی و تشکر از مطالب مفیدی که در وبلاگ قرار می دهید.2 نکته در متون وجود داشت که شبیه وضعیت کنونی اقتصاد کشور است : توسعه ناصرالدین شاهی سبب ورود کالاها و خدمات جدید به ایران شد که چهره ایران را دگرگون کرد. اجناس رنگارنگ و ارزان خارجی که ایرانیان را شیفته خود کرده بود رمق تولید کننده داخلی را گرفت و عدم حمایت دولت از تولید کننده و تاجر داخلی سبب دگرگونی وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور شد و از سوی دیگر کالاها و تاجران و کمپانیهای خارجی را در ایران تقویت کرد. به علاوه اعطای امتیازات گوناگون توسط دربار به کمپانی های خارجی از سویی سرمایه خارجی را وارد کشور کرد اما از سوی دیگر سبب ظهور بیشتر طبقه متوسط جدید در کشور شد.
با مقایسه وضعیت اقتصادی در زمان حال (دوره ریاست جمهوری آقای روحانی خیلی شبیه به هم به نظر میرسد)

2-در همین احوال با توجه به گره خوردن اقتصاد ایران با اقتصاد دنیا اتفاق جدیدی مزید بر علت شد و آن کاهش قیمت جهانی نقره بود. نقره اصلی ترین پشتوانه پول ایران بود و کاهش قیمت جهانی آن سبب کاهش ارزش پول ایرانی در دنیا شد.( با توجه به اینکه پشتوانه پول ایران به جای نقره الان نفت هست،‌ متاسفانه کشور در همین وضعیت قرار دارد.)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد