هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو
هنجار هستی

هنجار هستی

چیزی شبیه تائو

راه حلهایی برای برون رفت از ناسازگاری فرهنگی در کشور

همانطور که سابقا بیان شد بزرگترین مشکل فرهنگی ـ اجتماعی کشور ما ورود عنصر فرهنگی مدرنیته به ساختار فرهنگی سنتی ما یعنی اسلام ایرانی است. از زمانی که این عنصر به ساختار فرهنگی ما وارد شده است، بخش سنتی فرهنگ ما نتوانسته راه حلی برای کنار آمدن با این معضل پیدا کند. در این نوشتار طیف بندیی از اندیشه هایی که برای رفع این معضل بیان شده است را از سنتی ترین نظرها تا مدرن ترین آنها تقدیم می کنم.

الف) طیف کسانی که مدرنیته را به رسمیت نمی شناسند.

1.      کسانی که مدرنیته را بد و مولود شیطان می دانند و خود را از آن و تمام مظاهر آن دور نگه می دارند. این اندیشه بسیار نادر است اما هنوز به حیات خود ادامه می دهد. نمونه شاخص آن را می توان در کلنی های شکل گرفته در اطراف طالقان مشاهده کرد. این افراد در عصر کشاورزی متوقف شده اند و خود را از هر گونه مظاهر عصر صنتعتی نیز دور نگه داشته اند تا چه رسد به محصولات عصر ارتباطات.

2.      کسانی که مدرنیته و مظاهر آن را غالبا بد و ندرتا خوب می دانند. ایشان به چند دسته تقسیم می شوند.

2.1.            کسانی که فقه سنتی را راه برون رفت از مشکل می دانند. در عصر ما بزرگانی چون آیات عظام بروجردی، خویی، گلپایگانی و امروزه آیات عظام وحید، سیستانی و امثال ایشان.

2.2.            نظر گاه معروف به گفتمان اصول گرایی که در عین پایبندی به فقه سنتی اما با طرح موضوع ولایت مطلقه فقیه دست ایشان را باز گذاشته تا بنا به پاره ای مصالح از دستورات فقه سنتی عدول کند.

2.3.            نظرگاه کسانی که راه برون رفت از مشکل امروز را نه در فقه بلکه در حکمت اسلامی جستجو می کنند. نمونه ایشان در عصر ما حضرت علامه سید محمد حسین طباطبایی، استاد مطهری و استاد دکتر سید حسین نصر می باشند.

2.4.            نظرگاه کسانی که در صدد بازخوانی جدید سنت هستند. تئوریسینهای بخش اصلاح طلب سیاسی کشور غالبا این نظر را ترویج می کنند.

 

 

ب) کسانی که مدرنیته را به رسمیت شناخته اند

1.      کسانی چون دکتر سروش که به اسلامِ موجود و مدرنیته به عنوان دو حوزه معرفت انسانی نگاه می کنند و معتقدند این دو حوزه باید در یک دیالوگ معرفتی ـ اجتماعی به تدریج به یک تفاهم معرفتی برسند و از این طریق مشکل عدم سازش اجتماعیشان را برای همیشه برطرف کنند.

2.      طرفداران حاکم شدن مدرنیته ایرانی. ایشان معتقدند همانطور که ایرانیان در طول تاریخ توانسته اند راه همزیستی با فرهنگهای مهاجم گوناگون مثل عرب، مغول و... را پیدا کنند این بار نیز باید با یافتن قرائتی ایرانی از مدرنیته، مشکل خود را یک بار برای همیشه با این فرهنگ نوظهور برطرف کنند. از جمله طرفداران این نظریه می توان به آقای دکتر فرهنگ رجایی اشاره کرد.

3.      گروه دیگر معتقدند که ما باید از فرق سر تا نوک پا مدرن شویم و برای همیشه فرهنگ سنتی خودمان را کنار بگذاریم این ایده که امروزه تقریبا منسوخ شده است در گذشته طرفدارانی چون آخوند زاده داشته است.

حال قضاوت با شماست که کدام یک درست می گویند یا اصلا راه برون رفت از این مشکل چیست؟

نظرات 2 + ارسال نظر
رفیع شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 16:00

ای جان

گفتم نظر بده ای جان یعنی چی

نسیم شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 17:04

سلام استاد گرااااااااااااااااااااااامی
مطلب جالبیه...گروه بندیه خوبی ارائه دادین...
دوست دارم راجع بهش فکر کنم.البته حتما فکر میکنم
راستی ممنووووووون که به نظرم احترام گذاشتین....

شما همیشه محترمید. گاهی خودت به خودت شک داری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد